۱۱ فروردین ۱۳۸۸

برای زادروز زرتشت، ييامبر راستی

من ‌بايد به يک ايرانی، به زرتشت ادایِ احترام کنم. ايرانيان نخستين کسانی بودند که به تاريخ در تمامیّتِ آن انديشيدند. نیچه


از دروغ و دروغزن بيزارم
از سايه‌نشينِ تنبل و
از ستمگرِ آگاه بيزارم،
بايد نغمه‌های راستی را
شعور و تکلم را
عشق را به آواز بلند بخوانيم
ايرانِ آفتابیِ ما را
سربلند کن ای اهورامزدا!
مردمان روشنِ ما را
به سرمنزلِ صلح و سعادت
بازرسان ای اهورامزدا!


سید علی صالحی

۳ فروردین ۱۳۸۸

پيام نوروزي پرزيدنت اوباما




"نوروز صرفا يک بخش از فرهنگ بزرگ و نام آور شماست و در طول تاريخ، هنر، موسيقی، ادبيات و نوآوری های شما جهان را مکانی بهتر و زيباتر ساخته است."
"ما می دانيم که شما دارای تمدنی بزرگ هستيد و دستاوردهايتان احترام ايالات متحده و جهان را برانگيخته است."
"ايالات متحده مايل است جمهوری اسلامی ايران به جايگاه به حق خود در جامعه بين المللی دست يابد و اين حق شماست، اما اين حق با مسئوليت های واقعی همراه است و نمی توان از راه ترور يا اسلحه به چنين جايگاهی دست يافت بلکه راه رسيدن به آن، اقدامات صلح آميزی است که عظمت واقعی ملت و تمدن ايران را به نمايش بگذارد."
"معيار اين عظمت، توانايی در نابود کردن نيست، بلکه توانايی شناخته شده شما در ساختن و آفريدن است."

۲۹ اسفند ۱۳۸۷

بهارانه

نه لب گشايدم از گل، نه دل کشد به نبيد
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسيد
نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو اين بنفشه دميد
بيا که خاک رهت لاله زار خواهد شد
ز بس که خون دل از چشم انتظار چکيد
به ياد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببين در آينه ی جويبار گريه ی بيد
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگين که بوسه خواهد چيد؟
چه جای من؟ که در اين روزگار بی فرياد
ز دست جور تو ناهيد بر فلک ناليد


هوشنگ ابتهاج سمیعی، سایه

۲۸ اسفند ۱۳۸۷

بی​تعارف با سخن

ظهور ناگهانی جناب سخن

خوب به ميمنت و مبارکی ف.م.سخن هم به طریقی ناگهانی پيدا شد.
خوشحالم که او سالم است و سرحال، از اينکه در اين چند روز حسابی تلاش و کار کرديم و در میان خستگی و کوفتگی فراوان و بیخوابی، تلاشهایمان بالاخره نتيجه داد خوشحال هستيم. خوشحالتريم که سخن جايی گرفتار نبوده و بلايی هم ظاهرا​ً به سرش نيامده بوده است.

اما هرطور حساب ميکنم بهتر میفهمم که چرا این خوشحالی به خاطر بی​مسوولیتی سخن به تلخی تبدیل شد. دوست صاحب قلم​مان ف.م.سخن در این مورد خیلی مغرور و بی​توجه به دیگران است و با یک عذرخواهی ساده وسط نوشته طولانی خود می​خواهد سروته همه چیز را هم بیاورد. او در ایستگاه فضایی بین​المللی هم که بوده باشد دسترسی به اینترنت داشته، گیرم این دوست عزیز نادیده سه ماه در اعماق جنگلهای آمازون یا وسط صحرای کالاهاری بوده، کاملاً​ معلوم است که دست کم او از چند روز پیش به اینترنت دسترسی داشته این را هر کسی با خواندن نوشته اخیر او میفهمد. او حتی می​توانست دو روز پیش به جای اینکه بنشیند و خروار خروار صفحات سایتهای سیاسی و وبلاگها را زیرورو کند و برای موسوی و خاتمی طرح​ بزند و اتود بکشد و با خیال راحت و فراغت بال کروبی را در حال ساز و دهل و یکدست جام باده و یکدست زلف یار تجسم کند و اندک اندک با خیال راحت کشکولش را بنویسد و کتاب آلمانی بخواند و مجلات را ورق بزند و تکمیل کند که در لحظه مناسب برگ بزند و شگفتی​سازی کند، بهتر بود یک خط تنها یک خط​ به من هم نه به اسد جان علی محمدی یا سام الدین عزیز ضیایی می​زد (که آنها بیش از بنده حسابی ناراحت و نگران بودند این وسط ما هم چند تا دیگر از دوستان را جان به سر کردیم، یکیش همان دوست میانه رو که جداً​ فکر کنم از دست من دلخور هم شد و بهش کاملاً​ حق میدهم) که: "دوستان، نگران نباشید من سالم هستم و به زودی توضیح​ خواهم داد". نمیدانم نوشتن این جمله که "دوستان من سالم هستم" و جواب دادن ایمیل ها به یک نفر و تنها یک نفر چقدر وقت می​گرفت؟ سخن جان جواب این سوال را از کی بپرسم؟ از احمدی​نژاد دروغگو بپرسم که تو صادقش می​دانی؟! یا از کروبی که قهوه خورده چرتش نگیرد؟! یا موسوی که تو او را پوپولیستی نماد سیستم کوپنی - که ناشی از جنگ بود- می​دانی؟!

اجازه بدهید که بیشتر ادامه ندهم. امیدوارم دوستان در این شب عیدی خوش و خرم باشند. سخن عزیز هم مشکلاتش برطرف شده باشد و خواننده او هستیم و البته اگر گهگاه با نوشته هایش مخالف باشیم یا از حرکت اخیر او بیزار شده باشیم، او را همچنان دوست داریم البته بی​تعارف نه مثل سابق و شخصاً خودخواهی و بی​مسوولیتی او را فراموش نخواهم کرد. با اجازه بروم بخوابم که فردا هزار کار ناتمام دارم سرکار -اگر اخراج نشده باشم - و از خستگی دارم می​میرم. ببخشید که اگر یکی دو روز نتوانم جوابتان را بدهم یا در کاری در دنیای مجازی مشارکت کنم. خیلی خسته هستم و خستگی به تنم ماند.

شادی و مهرتان افزون باد.
یارسا صائبی

۲۲ اسفند ۱۳۸۷

بازگشت سخن!

این هم ف.م.سخن! گویا این همه کارآگاه بازی یارسا و من و اسد عزیز بی سبب بوده و حق با ملا حسنی بود! شکر خدا سالم است و آمده تا دوباره بنویسد و امید که بماند و این بار بی خبر نرود!

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

غيبت طولانی اين‌جانب (که قرار بود ابتدا يک هفته باشد ولی به چند ماه کشيد) موجب نگرانی دوستان ناديده ام در وبلاگستان شد. ضمن تشکر از حساسيت دوستان ارجمندم، از ايشان و ديگر خوانندگان کشکول به خاطر اين غيبت طولانی و ناگزير عذرخواهی می کنم. حساسيت اين عزيزان از آن رو ارزشمند است که نويسندگان مستقلی چون من که با نام مستعار می نويسند بسيار آسيب پذير هستند و توجه و واکنش به موقع اهل قلم می تواند اين آسيب پذيری را کاهش دهد. برای من در اين مدت امکان نوشتن و آگاهی از آن چه در وب سايت ها و وب لاگ ها می گذشت وجود نداشت و همين امر موجب شد نتوانم علت غيبت ام را توضيح دهم. ضمن پوزش مجدد، اميدوارم دوستان وب نويس بدون در نظر گرفتن اين مورد خاص، هم‌چنان حساسيت و توجه خود را به خصوص نسبت به نويسندگانی که مستقل و ناشناس عمل می کنند حفظ کنند تا در صورت بروز مشکل از آن ها به نحو شايسته حمايت شود. از سام الدين ضيائی، اسدالله عليمحمدی، پارسا صائبی، ملاحسنی، نيک آهنگ کوثر، احمد باطبی، زيتون، عبدالقادر بلوچ، مجيد زهری، کريم پور حمزاوی، مسئولان بلاگ نيوز، و ديگر دوستان و سروران ارجمندی که با ای ميل لطف شان را شامل حال اين‌جانب کردند و مسئوليت شناسی و حساسيت شان را نسبت به وضعيت نويسندگان و وب لاگ نويسانِ بی‌نام و گم‌نام به طور اعم نشان دادند سپاسگزاری می کنم.


''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

با توجه به احترامی که نسبت به ف م سخن قائلیم و شناختی که از وی داریم، توضیح او را که
در اين مدت امکان نوشتن و آگاهی از آن چه در وب سايت ها و وب لاگ ها می گذشت وجود نداشت و همين امر موجب شد نتواندعلت غيبت اش را توضيح دهد بی چون و چرا می یذیریم و همچنین یوزش خالصانه اش را! همین که سالم است و دوباره در جمع ما خوشحالیم و برایش بهترین ها را آرزومندیم.

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

کشکول خبری ٧۳ :
سخن آمد

۲۱ اسفند ۱۳۸۷

ردیای سخن ٤

گزارشی شخصی از یارسا صائبی

یارسا به نکات و فرضیه هایی درباره ی بی اطلاعی از وضعیت ف م سخن اشاره کرده و به درستی برخی از آنان را به طور کلی رد کرده است.یکی از این فرضیه ها ان است که سخن به نام واقعی خود نیز می نوشته است و به درستی تمام از طرف وی در این یادداشت رد می شود:


الف) با تماسی که یکبار دیگر یکی از دوستان ژورنالیست خیلی نزدیک به گویانیوز گرفت، معلوم شد مسوولان و گردانندگان آن سایت واقعاً​ از ف.م.سخن خبر ندارند و خودشان هم نگران هستند و دلیلی هم ندارد که دروغ بگویند، بنابراین فرضیه دعوای بین ف.م.سخن و گویانیوز برسر ستون کشکول یا آمدن هادی خرسندی عملاً​ باطل است. تنها یک حالت میماند و آن هم قهر کردن ناگهانی سخن است که با شناختی که از شخصیت او در درگیریهای قلمی داریم چنین چیزی خیلی خیلی بعید است.

ب) شایعه​ای باب شده بود که ف.م.سخن درواقع یکی از نویسندگان طیف اصلاح​طلب میانه​رو است. با تماسی که خود با این نویسنده داشتم او بشدت تکذیب کرد. حرف او را صددرصد صادقانه دیدم و سخن او را حجت میگیرم و باتوجه به اینکه اساساً دیدگاههای ایندو نفر باهمدیگر اختلاف نظرهای زیادی داشته و درگیری​هایی تند هم یکبار با یکدیگر داشته​اند، چنین چیزی اصلاً امکان ندارد. از نشر این شایعه خطرناک که برای این دوست عزیز نویسنده ممکن است خیلی گران تمام شود، خودداری کنیم. راستش یکی دو روزی بود از اینکه شنیده بودم کسانی از این ماجرا تقریباً مطمئن هستند و این موضوع خلاف تمام آن چیزی بود که در این چندسال به آن باور داشتم از خواب و خوراک افتاده بودم. ف.م.سخن به طور قطعی شخصیت خودش را داشته و با دو اسم نمی​نوشته است، عاجزانه خواهشمندم از تکثیر این شایعات بی​اساس و با بیان اینکه "کسانی از دوستان و نویسندگان به این قضیه مطمئن هستند" جداً خودداری کنید. نه سخن، نه آن نویسنده و نه کس دیگری از این شایعه پراکنی ها سود میبرند و بلکه گرفتاری برای دیگران درست میکنید با این کارهایتان. اگر کسی از دوستان هنوز دنبال این شایعات است خواهشمندم به بنده یک ایمیل بزند و شواهد خود را اگر دارد بیان کند وگرنه لطفاً از ادامه این بازی به هزینه دیگران دست بردارد.

پ) شایعه ای هم شنیدم که کسانی سوءظن دارند نکند ف.م.سخن یکی از بچه مثبت های اطلاعاتی بوده که با هدف تاثیرگذاری بر بلاگرها در قالب پروژه ای دراز مدت به کار گرفته شده بوده است و الان تاریخ مصرفش تمام شده. این فرضیه هم الان به طور کامل مردود است، زیرا که اتفاقاً الان تا زمان انتخابات ریاست جمهوری که سرنوشت​سازترین انتخابات (به خاطر ماجرای ایران و آمریکا به طور عمده) خواهد بود، بهترین موقع کارکردن و تاثیرگذاری بر بلاگرهاست، این خود نشان میدهد که سخن جداً آدم سالم و غیر مرتبط با مجموعه اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است.

ت) سخن از دید من یک فرد با مطالعه و یک عضو جوان​تر با نظرات همسو با حزب توده بود و اگرچه گاهگاهی برای رد گم کردن، حرفهایی از تاریخ می​زد که خوانده بود و گاه بزرگتر از سن خود نشان میداد اما واقعاً خودش​ بود و خیلی مطالعه داشت و رسانه نو را خوب می​شناخت هرچند گاهی پوپولیست میشد و گاهی هم میرفت بالای منبر. او محصول دوران اختفا بود و بشدت رعایت مسائل امنیتی را میکرد. شاید نتوانست از آن خلاصی پیدا کند و به نوعی دچار بحران هویت شده. شاید دوست ندارد تا آخر عمر در تنهایی و اختفا باشد. چنین تجربه​ای را از سر گذرانده​ام. اینکار از ابزار مدرن استفاده​ای​ حسن صباحی و اخوان الصفایی بردن است. این خود تناقض نما است و جایی آدم می​شکند. "دنیای مدرن جای اینکارها نیست" (این اولین چیزی بود که مهدی جامی در تورنتو در ژوئن سال ۲۰۰۶ وقتی دیدمش، بلافاصله بعد از سلام و علیک بهم گفت و یکی از مهمترین و صادقانه​ترین کامنتهایی که در عمرم گرفته​ام همین بود) شاید او به حق دوست دارد دیگران بشناسندش و او راحت و آزادانه قلم بزند. آخر او با این معلومات و قلمش چه کم از ابراهیم نبوی، مسعود بهنود، نوری زاده و هادی خرسندی داشت؟ این یک فرضیه​ای است که به گمانم اگر بخواهیم خوشبین باشیم و بنا را بر دستگیر نشدن سخن بگذاریم شاید باید جدی بگیریمش. باز معلوم نیست.

ث) احتمالات دیگری هم مطرح هستند. سخن می​تواند جداً​ درکار مهاجرت خود و برگشت به آلمان باشد (اگر در آلمان بودن او را در سالهای قبل واقعی بدانیم که به گمانم واقعی بود به ویژه ملاقات او با بزرگ علوی) و در این روزها نمیخواهد ریسک کند و خبری بدهد مگر تا زمانیکه در آلمان مستقر شده باشد. البته خوشبینانه است اما به هر حال این هم احتمالی است.

ج) دوستان احتمالات دیگری مطرح میکنند و بعضی ها هم در این شرایط خوشمزگی و لودگی​شان گرفته. لابد آنها چیزی میدانند که ما نمی​دانیم. لابد عقلشان خیلی بیشتر میرسد. چه میدانیم. با گروه دوم فعلاً کاری نداریم و امیدوارم همیشه خوش​ و خندان باشند. اما فرضیه های بدی هم وجود دارند، یکی از آنها ارتباط حسین درخشان و ف.م.سخن است. من به این موضوع صددرصد مطمئن نیستم اما یادم هست که قالب وبلاگ ف.م.سخن را حسین درخشان درست کرده بود. شاید دوستان بتوانند بهتر نظر بدهند در این مورد. به هرحال میدانیم که حسین زیربازجویی است و ممکن است ردی از طریق ایمیلها یا آی​پی او از او بدست آورده باشند. این یک فرضیه ای محتمل است و البته بدبینانه هم هست. احتمال بیماری شدید یا جراحت یا مرگ ناگهانی او در مسافرت بین جاده​ای هم می​رود. چیزی که قطعی است او قرار بوده به یک سفر برود و این سفر ظاهراً بر اساس آخرین جمله​ای که سخن نوشته قرار بوده یکی دو هفته​ای باشد.

از این ماجرا و همکاری نکردن عده زیادی از وبلاگ​نویسها ملول نیستیم. تا بوده همین بوده. ما فکر میکنید چگونه ما شدیم؟ شانه را بالا بیندازیم که برای آرتروز گردن خوب و مفید است. به هر حال احتمال موفقیت ما در این ماجرا خیلی کم است اما تلاش خودمان را میکنیم.

یارسا صائبی

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

دوستان حامی و یی گیر تا کنون:

اسد علیمحمدی، فیدوس، نسرین، یارسا صائبی، فرهاد، عبدالقادر بلوچ، کل موک، سعید، مانی خان، احمد باطبی، آینده ما، مجید زهری، نی لبک، دانیال جعفری، علی آلیوس، ملا حسنی، نیک آهنگ کوثر، خبرنامه گویا، نق نقو، خسن آقا، زیتون، میداف، عمو اروند، اندیشه، کیانوش، سام الدین ضیائی،

۲۰ اسفند ۱۳۸۷

رد یای ف م سخن ۳

یک ییام تامل برانگیز از یک خواننده ی ناشناس:


آقای ضیایی سلام
من امیدوار بودم کسانی شماره تلفن و آدرس منزل او را داشته باشند و بدانند اسم واقعی او چیست. مثلا اسد نویسنده ی وبلاگ بیلی و من که با او مصاحبه کرده و یا آقای نبوی و یا مسئولین سایت گویا و...بخصوص سایت هایی که به اون حق الزحمه می دادند, بالاخره باید برای یک شخص حقیقی دستمزد واریز کنند نه اسم مستعار. اگر سخن آن شخص نباشد که واقعا من هم خیلی نگران شدم.شاید دلیل سکوت باقی بلاگرها همین باشد که نمی‌خواهند سروصدا کنند تا اسم واقعی او لو برود. امیدوارم هر چه زودتر سخن عزیز ما دوباره شروع به نوشتن کند و مشکلی برایش پیش نیامده باشد
نویسنده نامه

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

نویسنده ی ناشناس نامه بالا به نکته ای قابل بررسی اشاره کرده است.آیا دوستان سایت گویا هیچ نشانه ای از او ندارند؟ انتظار نداریم اسم واقعی و آدرس سخن را فاش کنند! اما می توانند خبری از او بگیرند و تنها دوستانش را از نگرانی برهانند! نمیدانم! کمی ییچیده شده است قضیه! هر چه می گذرد نه تنها گرهی باز نمی شود که تنها بر نگرانی هایمان افزوده می شود!
به نظر می رسد باید بیانیه را انتشار و از سازمان های حقوق بشری مدد خواست. اگر خدای نا کرده سخن را سر به نیست نکرده باشند.جانش در خطر جدی است!


'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

نیک آهنگ کوثر با لینک به یارسا صائبی گفته است:

نگرانی من این بود که ف.م.سخن لو رفته باشد. این نگرانی البته بدون دلیل هم نیست. چند تا از مطالب او قبلا ایجاد حساسیت کرده بود.
شما هم وارد این بازی جدی بشوید.

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

اسد علی محمدی نوشت:

سلام، قابل توجه این دوست ناشناس و احیانا دیگران، نخست اینکه سخن بابت مطالبش در گویا پولی دریافت نمیکرده است و این را هم سردبیر گویا در سالگرد سایت شان گفته است. دوم اینکه مصاحبه من با او از طریق مسنجر بود و گاهی هم که حرف میزدیم از طریق همان تلفن مسنجر بود که شماره ای نیست کافی است یکعدد میکرفن داشته باشی و در پایان هم سام و هم من با مسئول گویا تماس گرفته ایم و فرشاد بیان واقعا بیخبر است و این را امروز در ایمیلی که برایم فرستاد بازهم ناکید کرد و خواسته است در صورت خبری از سخن او را هم در جریان بگذاریم. خانمها و آقایان ملاحسنی ف.م سخن نیست.

۱۹ اسفند ۱۳۸۷

ردیای ف م سخن ۲

سلام آقای ضیایی عزیز
یکی از خواننده‌ها و دوستدار نوشته‌های وبلاگ شما هستم.
و همچنین دوستدار نوشته‌های زیبای ف‌ م سخن.
خیلی متاسفم ایشون دیگه با این اسم نمی‌نویسن ولی به دلیلی - که امیدوارم درست باشه - نگران نیستم.
مدتیه که از دوستان موثق شنیدم که ف م سخن ، آقای ....... هستن.
باور کنید این اولین باره که من دارم اینو به کسی می‌گم. چون دیدم خیلی نگرانید، گفتم شاید شایعه‌ای که شنیدم درست باشه(دوستان که مطمئن هستن) و شما از نگرانی در بیایید.
اگر خبرم درست نیست حتما بهم بگید.

با احترام
..........


*دوست گرانقدر نادیده ای از وبلاگستان،نامه ای به شرح بالا برایم فرستاد که من نام ایشان و نام واقعی احتمالی ف م سخن را از متن حذف کرده ام. به هر روی امیدوارم ف م سخن همان دوستی باشد که این دوست نادیده می گوید و در سلامت و آرامش کامل باشد و حد اقل با همان نام ف م سخن نامه ای، ییامی بفرستد و خیال دوستان را آسوده کند! با سیاس از این دوست گرانقدر و مسئول، از دوستانی که خبری از ف م سخن دارند درخواست می شود دوستان دیگر را نیز از نگرانی برهانند. ییشنهاد می شود اگر خبر قابل انتشار نیست فقط به آدرس ای میل آقای علیمحمدی و یا خودم ارسال فرمایند.

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

ییوست: با توجه به جست و جویی که در گوگل کردم و کند و کاو در یادداشت های سخن و فرد نامبرده در نامه ی دوست وبلاگی به نقل از دوستان ایشان، به نظر می رسد سخن نمی تواند آن دوست وبلاگ نویس باشد. نگارش و نگرش آن دو با هم سازگار نیست و هیچکدام از این دو دوست با نام واقعی و مستعار نیز اهل شانتاژ به نظر نمی رسند که بخواهند دیگران را با این دوگانگی به بازی گرفته باشند!

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

اسد علی محمدی دقایقی ییش در بیلی و من نوشت:

جدا نگرانیم

...صادقانه بگویم دلم می‌خواهد افکار شومی را که بسراغم می‌آید بایکوت کنم و مثبت باشم و فکر کنم همین حالا سخن در ساحل دریای مدیترانه دراز کشیده و حمام آفتاب می‌گیرد و از پشت عینک دودی‌اش ماهرویان را دید می‌زند و به کشکول ۷۰ فکر می‌کند. اما چه کنم که نمی‌توانم. در پایان از همه خواهش می‌کنم اگر خبری از او دارید و یا چیزی در باره‌اش نوشتید سام، یا من را خبر کنید.


''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

یارسا صائبی عزیز نیز در بخشی از نامه ای که به من نوشته است می گوید:

از نیک آهنگ هم پرسیدم. او هم هیچ خبری از سخن نداره علیرغم اینکه چندبار بهش ایمیل زده چیزی جواب نگرفته.

یارسا در وبلاگش نیز در این باره نوشته است:

یک بازی خیلی جدی وبلاگی

یارسا در بخشی از این یادداشت می گوید:

به احترام سخن و سخنش (حتی اگر با بعضی از حرفهایش موافق نباشیم) و به احترام آزادی بیان، در این ماجرا بی​تفاوت نباشیم و بیاییم فکرهایمان را بگذاریم روی هم ببینیم چه​کار می​شود کرد. ممکن است فردا از این شانه بالا انداختن پشیمان شویم.

...بیاییداین وضعیت را خیلی جدی بگیریم حتی اگر احتمال دستگیری او را کم بدانیم (​که ظاهراً​ چنین احتمالی دیگر کم به نظر نمی​رسد).

وضعیت بغرنجی است و عملاً​ دستمان خیلی باز نیست. به کمک حقوق بشریها هم نیاز هست که در چنین شرایطی چه کار باید کرد. بیایید تمام نوشته های قبلی سخن را بخوانیم و بکاویم شاید چیزی دستگیرمان شد. پا پیش​ بگذارید و به هر طریقی که خودتان صلاح​ میدانید اقدام کنید و ایده بدهید. فقط اسد و سام را هم در جریان بگذارید. دیگر خود دانید. اگر تحلیلی دارید که به این قضیه شک دارید و آن را یک توطئه می​بینید، لطفاً در وبلاگ خود یا دست کامنتها مطرح کنید و دست کم ما را هم آگاه کنید و در این مورد بحث کنیم. خواهشمندم که دوستان بالاترین به نوشته​های سام و اسد لینک بدهند و امتیاز مثبت بدهند که تعداد بیشتری خبر شوند.

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

یک توضیح مهم از اسد علی محمدی:
آخرین مطلب سخن در گویا کشکول ۷۲ است و نه ۶۹ علت این اشتباه آن بود که من به آرشیو وبلاگش مراجعه کردم که به کشکول ۶۹ لینک داده است. با تشکر از آقای افراسیابی که من را متوجه اشتباهم کرد و با پوزش از خوانندگان گرامی، در همانجا سخن نوشته است که به دلیل مسافرت کشکول هفته آینده منتشر نخواهد شد، حال آنکه سه‌ماه از آن تاریخ می‌گذرد.

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

ف. م. سخن خودم هستم

ملا حسنی : ... سناریوی آخر احتمال دستگیری او توسط نیروهای اطلاعاتی است. خب. شما فرض کنید جای ف.م.سخن باشید. در موقع دستگیری چه میکنید؟ غیر از این است که «ف.م. سخن» بودن خود را انکار می کنید؟
البته بازجو هم زرنگ است. میگوید: اگر تو ف. م. سخن نیستی پس چرا از زمانی که تو را بازداشت کرده‌ایم دیگر مطلبی با این عنوان نوشته نمیشود؟؟
اینجاست که هر کدام از ما باید یک ف. م. سخن شویم و جای او را پر کنیم و اعلام کنیم همه ما ف. م. سخن‌ایم.
امیدوارم ف. م. سخن هرجا که هست سلامت باشد و بزودی به جمع ما برگردد ولی در اولین اقدام این اسم خودش را عوض کند. مردیم از بس لابلای اسمش نقطه گذاشتیم.

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''

چیزکی از Bianconero

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
احمد باطبی در ییامی به تارنوشت نوشته است

من هم نگرانم . اگر تصمیم خاصی دارید . من درخدمتم

''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
دوست گرانقدر مان مجيد زهری گفت ...
هر کاری از دست من بربیاید دریغ نمی کنم.

۱۸ اسفند ۱۳۸۷

رد یای ف م سخن

در تماسی که با مدیریت خبرنامه ی گویا گرفته شد، آنان نیز اظهار بی اطلاعی و نگرانی کرده اند:


مدیریت محترم سایت گویا
ف.م.سخن مدتی است نه چیزی نوشته و نه به ای میل های دوستانش یاسخ می دهد.گویا یادداشت هایش از سایت گویا نیز یاک شده است که البته تنها می توان احتمال داد که ربطی به قضیه نایدید شدنش داشته باشد. به هر روی دوستان سخن به شدت نگران وی هستند و خواسته اند تا با بیانیه ای این نگرانی را به آگاهی عموم برسانند. به نظر رسید می توان ییش از انتشار عمومی بیانیه، از دوستان و همکاران وی در گویا نیز یرسید اگر خبری از وی دارند. سیاسگزار خواهم شد اگر اطلاعی از او دارید در اختیارمان بگذارید.
با احترام و ارادت
سام الدین ضیائی

متن بیانیه ییشنهادی در وبلاگ تارنوشت در اختیار است و انتظار می رود در صورت موافقت و یس از اظهار نظر احتمالی از وضعیت سخن عزیز وآغاز امضاگیری،در آن سایت وزین به آگاهی عموم برسد

........................

با سلام،
ما هم خبری از ایشان نداریم و نگران هستیم.لطفا اگر خبری شد به ما هم اطلاع دهید.اگر خبر دستگیری سخن قطعی شد و مطمئن شدیم و بیانیه شکل نهایی یافت در یخش آن حتما همکاری خواهیم کرد.
با سیاس،
سردبیر خیرنامه گویا

.......................


دوست عزیز یارسا صائبی معتقد است عجله نکنیم و ییش از بیانیه دادن دنبال رد یای سخن باشیم.او می نویسد:

نويسنده اهل قلم و بلاگ​دار فرهیخته و قدیمی​ ف.م.سخن به طور ناگهانی در فضای مجازی غیب شده است و جواب ندادنهای او به دوستان، نگرانيهای زيادی را دامن زده است. دوست عزیز سام ضیایی بیانیه​ای در این مورد نوشته که به نظر بنده اندکی زودهنگام و عجولانه بوده هرچند که همگی بجد نگران ف.م.سخن هستیم. به حساب گمانها و حدسها و فرضیات یک نوشته مفصل نوشته بودم اما آنرا منتشر نخواهم کرد. چون واقعاً​ نمی​دانیم کدام فرضیه در مورد سخن درست است و چکار باید کرد. بیان آن فرضیات مختلف در این اوضاع بغرنج بیش از هر چیز به سوءتفاهمات و اختلاف​نظرها دامن خواهد زد. سخن می تواند هرکجا باشد یا در بحرانی روحی یا خانوادگی یا جسمی گرفتار باشد یا از دست گویانیوز قهر کرده باشد یا می​تواند واقعاً دستگیر شده باشد یا هر چیز دیگر. فقط جان کلام اینکه به گمانم باید مدتی صبر کرد و بیانیه تند و تیز فعلاً​ نداد، باید دیگران را هم خبر کرد که اگر احیاناً به سخن نزدیکتر بوده​اند و یا خبری از او دارند به بقیه اطلاع بدهند. در این گرفتاری که ایجاد شده خود سخن هم بی تقصیر نیست و باید خیلی زودتر از اینها طرحی برای مواقع اضطراری می ریخت و خطی ارتباطی را از طریق یکی دو نفر آدم معتمد فعال می​کرد. نگران هستیم و سخن هم با بی​فکری خود - سوای هر اتفاقی که برای او افتاده باشد - همه را مستاصل کرده است. بی​تعارف.

........................

اسداله علی محمدی عزیز و من هم در وبلاگ هایمان، بیلی و من، و تارنوشت در خدمت دوستانیم تا اگر خبر و ردی از ف م سخن دارند در اختیار عموم بگذاریم و از نگرانی ها بکاهیم.


پارسا‌‌‌نوشت

بيلى و من

بلاگ نيوز


لینکهای مربوط:

او کجاست؟ / بیلی و من
گفتگو با ف.م. سخن بخش ۱
گفتگو با ف.م. سخن بخش۲
گفتگو با ف.م. سخن بخش ۳

بیانیه ییشنهادی

۱۴ اسفند ۱۳۸۷

بیانیه ییشنهادی در اعتراض به نایدید شدن ف م سخن*

گستاخی های گسترده ی دادستان کل کشور بر عليه آزادی بيان ،به ويژه رفتار کينه توزانه وی باروزنامه نگاران و وبلاگ نويسان،اين گمان را به يقين بدل می کند که عاملان چنين شرارت های سازمان يافته ای نه تنها برخوردار از يشتيبانی شخص رهبرند و از عدم تعقيب قانونی خود اطمينان خاطر دارند،که برای ادامه تعرضات به حقوق قانونی مردم تشويق هم می شوند. هر چند می دانیم هر گونه اقدام داخلی و سرگشاده نویسی به حاکمان جمهوری اسلامی ایران کارساز نخواهد بود ، چاره ای جز رساندن صدای اعتراض ها و هشدار به آنان نیز نمی بینیم.

ما امضا کنندگان این بیانیه، برای دفاع از آزادی بیان[ و یس از آن] با حمایت از همه ی نویسندگان به ویژه وبلاگ نویسان دربند که به هر دلیلی تحت فشار دستگاه امنیتی و قوه قضائیه جمهوری اسلامی قرار گرفته اند ، هشدار می دهیم در صورت هرگونه تعرض به جان « ف م سخن » وبلاگ نویس و نویسنده ی مستعارنویس آگاه سایت گویا که مدتی طولانی از او بی خبریم ، مسئولیت عواقب ناگوار آن به طور مستقیم بر عهده ی رهبری جمهوری اسلامی خواهد بود.

به هوش باشند که تداوم مالیخولیای ضد بشری دستگاه امنیتی و قضایی کشور و اعمال غیر قانونی گرهی از کارشان نخواهد گشود و جز برگی دیگر بر یرونده ی جنایت هایشان نخواهد افزود. یس به نام آزادی سخن ، بار دیگر هشدار می دهیم با روشن کردن وضعیت نگران کننده ی « ف م سخن»، بیش از این بر سیاهی سیاهه ی اعمالشان نیافزایند.
'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
جهت اطلاع همه ی دوستان عزیز برای تصحیح احتمالی متن، ییش ازامضا و ارسال به رسانه ها*

ف م سخن

از ف م سخن هیچ خبری نیست! نه به ای میل هایمان جواب می دهد و نه به نگرانی هایمان در وبلاگ ها یاسخ می گوید! گویا قضیه جدی است و اتفاقی افتاده است! به نظر می رسد باید چیزی نوشت و نگرانی خود را از نایدید شدن او در شبکه مجازی اعلام و حکومت را از عواقب احتمالی مطلع کرد و هشدار داد!