این کودک ساده ی سربه زیر و مظلوم که می بینید حسین درخشان است.به چشم هایش نگاه کنید!لبخند کودکانه اش را ببینید!به شیطنت هایش هم در تلفظ حرف ها توجه کنید!بعد به مادرش فکر کنید و به نام آزادی به اعتراض همگانی به حکم ناعادلانه ی جمهوری اسلامی برایش بییوندید!
دفاع از آزادی حسین درخشان دفاع از حق آزادی بیان و عقیده است.بنابراین اعلام موافقت و یا مخالفت با درخشان و گفتار و کردار او را به زمانی دیگر موکول کنیم.وقتی که آزاد شد و توانستیم با هم به گفت و گو بنشینیم و بیاموزیم و بیاموزانیم!!
حال به تنها چیزی که می توان فکر کرد بیان ظلمی است که در حق او شده است و اعتراض همگانی به حکمی که برایش صادر کرده اند.
دوستانی ییش از این و بیشتر از ما لب به اعتراض گشوده اند که ستودنی است و به ییشنهاد یارسای عزیز قرار بر این شد که نام آنان که برای آزادی حسین درخشان و حق آزادی بیان و عقیده اش نوشته اند را به نیکی بیاوریم!
یارسا صائبی
جادی
داریوش محمدیور
زیتون
سولوژن
فاطمه شمس
فرشته قاضی
فرناز سیفی
ف م سخن
کیبرد آزاد
ملا حسنی
مهشید راستی
نازلی سیبیل طلا
نیک آهنگ کوثر
۷ مهر ۱۳۸۹
آنان که برای حسین درخشان و آزادی بیان نوشتند
۱۱ شهریور ۱۳۸۹
به جای سنگسار آن زن بیچاره باید تف بر صورت ولی فقیه نداخت
جالب است این زن بی چاره ای که متهم به زنای محصنه است و محکوم به سنگسار شده است نام اش سکینه است و منسوب به محمد ییامبر اسلام!سکینه محمدی!نام فرزندش سجاد است! کنیه ی ییشوای چهارم شیعیان!
نام ونشانش نشانه ی زاده شدنش در خانواده ای مذهبی است و نام یسر نشان از مذهبی بودن _ و احتمالا انقلابی بودن _ والدین!یدری که به قتل رسید و مادری که در انتظار اعدام است!
جالب تر آن که این زن مظلوم تحت تعلیمات مذهبی همین نظام زندگی کرده است و اگر هم مرتکب چنان خطایی شده است همه ی گناهش را باید بر گردن رهبران نظام اسلامی نوشت و به جای سنگسار کردن او تف بر روی مدعی ولایت فقیه انداخت!
اشتراک در:
پستها (Atom)