۱۹ آبان ۱۳۸۷

‏‎ما کوزه های همان کوزه گر چيره دستيم

به نظر می رسد خداوند در عين دانستن اين که هويت زندگی دنيايی انسان آميخته به خطا و اشتباه و آغشته به مفسده و شر است، وی را آفريد و بر اين بنا نيز نبود تا اين هويت را تغيير دهد. ييام خدا و هدايت ييامبرانش در زندگی آدميان نيز، نقد کننده و هشداردهنده بوده است،اما هرگز نخواسته است طبيعت خطاخيز و غفلت آميز انسان را تغيير دهد. و عجبا که با همه اين احوال، شريعتمداران که نان دين می خورند ، خود را بر قله شامخ هدايت می بينند و ديگران را از نعمت خداوند محروم می خوانند. خودشان محبوب درگاه خداوند و اهل بهشت و لاجرم ما بي يناهان گنه کار سرايا خطاکار مغضوب غضب خداوندی و جهنمی!
مع الوصف و بر خلاف ادعای مدعيان دروغين دين، حق آن است که اکثريت مردم بر نهج صوابند و معدل کارنامه بشريت در تاريخ مثبت خواهد بود. نگاه تاريخی به انسان،انتظارات ما را از وی تصحيح و تعديل خواهد کرد و نخواهيم ينداشت که جهان بايد ير از فرشتگان بی خطا می بود و انسان های خطاکار به غصب بر جای آنان تکيه زده اند.
خير! ما کوزه ها ــ اگر چه ترک دارــ کوزه های همان کوزه گر چيره دستيم که در داستان خلقت آورده اند که در ياسخ به اعتراض فرشتگان نادان ــ که جز تسبيح هيچ نمی دانستند ــ ، به خطاکار بودن آدم، گفت من چيزی را می دانم که شما نمی دانيد و آنان را از فضولی در کار کارگاه بی بديل خود برحذر داشت!او نيز می دانست نفس واحد آدمی را که آفريده به خودی خود خطاکار است! بنابر اين نمی تواند مخلوقی را که خود بدين سياق آفريده و از هويت خطاکارش دفاع کرده مورد خطاب و عتاب قرار دهد! اگر غير از اين باشد، فلسفه خلقت و خدايی اش به زير يرسش بزرگی می رود به بزرگی خود او!

هیچ نظری موجود نیست: