۳۰ مهر ۱۳۸۸

کوچه بازار

گاهی وقتا دل من ير می زنه ير می زنه
ميره تهرون خونه مون سر می زنه سر می زنه
ميره با خاطره هاش حال می کنه
بر می گرده دوباره در می زنه
دل من ير می زنه
دل من ير می زنه

می گه اون شهر شما خوب جايی بود،خوب جايی بود
خونه تون هنوز ير از زيبايی بود

گلی که کاشتی تو باغچه س هنوزم
عکس تو بر سر تاقچه س هنوزم
اما مادر دو تا چشماش به دره
که عزيزش هنوزم در سفره
شبا وقتی به چشاش خواب نمی ره
حافظو بر می داره فال می گيره

گاهی وقتا که هوايی می شه دل
خسته از رنج جدايی می شه دل
باز سر درد دلو وا می کنه
در يی عقده گشايی می شه دل

دل من ير می زنه،دل من ير می زنه
خونه مون سر می زنه،دل من ير می زنه


ترانه خوان:منوچهر سخايی

هیچ نظری موجود نیست: