یادمان نرود.! یک بار هم زمانی که بازدهی جنبش دانشجویی برای اصلاحات به سر آمده بود، _ بر خلاف انتظار ها _ واژه سازی ادبی سیاسی آقای سعید حجاریان گل کرد و دانشجویان نجیب را خیال پردازان شهرآشوب خواند و گفت: « شهرآشوبان خیال پرداز افرادى هستند كه فكر مىكنند مىتوانند با اراده خویش تغییرات عمدهاى در ساختار سیاسى و اجتماعى ایجاد كنند. رادیكالیسم و ارادهگرایى دو ویژگى عمومى این گروه افراد است».« كار خیال پردازان مشت زدن به دیوار است. در زندان كسى كه از وسعت و مقاومت سلول خود و ساختمان زندان آگاهى نداشته باشد در دایره جبر گرفتار مىشود حتى اگر مشت به در و دیوار بكوبد. اما آن كه مى داند كجا مى توان نقب زد و كجا مى توان فرار كرد برنده است نه كسى كه كله اش را به دیوار مىكوبد.» خوب نقب جنبش دانشجویی برای حفظ نظام _ حالا از نگاه حجاریان بگویید مشروطه ی _ ولایی به سنگ بر خورده بود و هر چند دوستان آقای حجاریان پیشنهاد زیدآبادی را نشنیده گرفتند و درباره ی رفتن دسته جمعی به اوین فکر نکردند اما تا توانستند نقب زدند!
جنبش دانشجویی که روزی نبض جنبش اصلاح طلبی بود دیگر الگویش دانشجوی پیرو خط امام نبود و خط نمی خواند! جنبش سبز هم دیگر از جایی، آن چه می خواستند نبود! کار نقب را متوقف کرده بود! حالا هم که کار نقب از طریق جنبش سبز نگرفت و سران در حصر، مهره هایی سوخته بیش نیستند، پس از واژه سازی"شهرآشوبان خیال پرداز" برای خفه کردن اعتراض های دانشجویی، چشممان به "تدلیس سیستماتیک" روشن می شود. حجاریان با صراحت می گوید: "بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف!". حالا بعد اضافه می کند "بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. " و بعد تصریح می کند: " توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رأی آورده است" و باز برای آن که ساده دلان در تحسین او شک به دل راه ندهند می گوید: " و نام وی از صندوق بیرون آمده است ولی به چه قیمتی؟ بهروش تدلیس."
دوستان نازنینی که به صرف این که طرف حجاریان است نه فلاحیان، حرفش را حلوا حلوا کردید و منتقدان به آن را متهم می کنید که اگر لازم باشد ميرحسين موسوی را هم ده بار دار میزنند، اگر شما موسوی را فراموش نکنید با این فرهنگ لغات آخوندی، کسی او را اعدام نخواهد کرد! دفاعیه ی وزیران دولت اعتدال با تدلیس سیستماتیکی که در پیش گرفتند دارد جنبش سبز را اعدام می کند! موسوی را به فراموشی می سپارد! اگر اعتدال این است پس عدالت کدام است؟!
جنبش دانشجویی که روزی نبض جنبش اصلاح طلبی بود دیگر الگویش دانشجوی پیرو خط امام نبود و خط نمی خواند! جنبش سبز هم دیگر از جایی، آن چه می خواستند نبود! کار نقب را متوقف کرده بود! حالا هم که کار نقب از طریق جنبش سبز نگرفت و سران در حصر، مهره هایی سوخته بیش نیستند، پس از واژه سازی"شهرآشوبان خیال پرداز" برای خفه کردن اعتراض های دانشجویی، چشممان به "تدلیس سیستماتیک" روشن می شود. حجاریان با صراحت می گوید: "بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف!". حالا بعد اضافه می کند "بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. " و بعد تصریح می کند: " توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رأی آورده است" و باز برای آن که ساده دلان در تحسین او شک به دل راه ندهند می گوید: " و نام وی از صندوق بیرون آمده است ولی به چه قیمتی؟ بهروش تدلیس."
دوستان نازنینی که به صرف این که طرف حجاریان است نه فلاحیان، حرفش را حلوا حلوا کردید و منتقدان به آن را متهم می کنید که اگر لازم باشد ميرحسين موسوی را هم ده بار دار میزنند، اگر شما موسوی را فراموش نکنید با این فرهنگ لغات آخوندی، کسی او را اعدام نخواهد کرد! دفاعیه ی وزیران دولت اعتدال با تدلیس سیستماتیکی که در پیش گرفتند دارد جنبش سبز را اعدام می کند! موسوی را به فراموشی می سپارد! اگر اعتدال این است پس عدالت کدام است؟!