دوست عزيزی، هر چند وقت يک بار که دوستی گرانقدر ييدا می کرد، با معرفی او و تکرار اين که « کشف خودمه » کلی بر خود می باليد و از اکتشاف جدیدش کيف می کرد!حالا من از امروز می خواهم اکتشافات وبلاگی ام را ثبت کنم و در اختيار دوستان بگذارم. خانواده ی بزرگوار و محترم عماد را سال هاست می شناسم و از دوستان قديم اند. اما شخصيت خود اين جوان روشن فکر و « نظر آباد » کشفی است که چند ماه ييش کردم و حالا که مطمئن شدم حق با من بود و کشفی گران کرده ام در اختيار عموم قرار می دهم! اين گوشه از يادداشت عماد را بخوانيد و بعد هم سری به او در « نظر آباد سفلی » بزنيد!:
من در سه دوران در رفت و آمدم و مدام در این دایره میگردم. رنگ آبی نمایانگر زمانیه که احساساتم فوران میکنه و بشدت بر روی نوشتهها و رفتارم اثر میذاره، در این دوران آرامش عجیبی هم دارم و هیچ چیزی نمیتونه اعصابم رو بهم بریزه، بطور خلاصه یه آدم رمانتیک. رنگ زرد نمایندهی دورانیه که به شادی و سرخوشی بیدلیلی میرسم، خوشحالم و میخندم و کمی شوخ طبع میشم، بطور خلاصه یه الکی خوش. رنگ قرمز هم دوران تکاپوی درونیه، با خودم درگیری پیدا میکنم و بشدت عصبی میشم. همون خوشیهای بدون دلیل رو با عصبانیتها و بیحوصلگیهای بدون دلیل جبران میکنم و در کل برای خودم غیر قابل تحمل میشم. این نوشتههای سرد و بیروح و گاهی خودکشیها نتیجهی همین دورانه. زمان هر کدوم متغیره و هیچ وقت نمیتونم بگم که چند روز و یا چند هفته طول میکشه. میتونه از چند روز تا چند ماه متغیر باشه ولی جالبه که همیشه این ترتیب رعایت میشه. شاید تاثیر همون عکس و تلقین و انتظاری باشه که برای دوران بعدی میکشم...
اما به نظر آباد که سر بزنيد می بينيد که تقريبا همه ی يادداشت های هر سه دوره ی آبی و زرد و قرمز عماد خواندنی است و حرفی برای خواندن دارد!
نظر آباد ***
۱۸ آذر ۱۳۸۶
کشف يکم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
سلام
نابودم كردي كه! زبونم بند اومد ... فقط ميتونم بگم اااز از از للللطفت ممممممنوننننم
;) عماد
ارسال یک نظر