احمد شيرزاد نماينده ی شجاع مجلس ششم، در حالی که از رد صلاحيت های اين بار جوش آورده، حکایت رد صلاحيت کنندگان را به داستان رقاصه ای تشبيه می کند که در کاريکاتور ساليان ييش جريده ی مرحومه توفيق منتشر شده بود. رقاصه اولی از دومی یرسیده بود: جوني تو وقتي همه لباساتو روي صحنه در آوردي بعدش چیكار مي كني. و طرف جواب داده بود که: هيچي چشمام رو مي بندم!
شيرزاد در ادامه گفته است: حالا حكايت آقايان است كه دري به تخته خورده و قدرت نصيب آنها شده است. مختار شده اند تا هر آنچه مي توانند بكنند. حيا را بوسيده اند و پرتاب كرده اند به طاقچه بالاي خانه، جايي كه ديگر دست خودشان هم نرسد.
و چنین ادامه داده است که: من نمي دانم برخي از دوستان كه هنوز دنبال لابي كردن هستند دلشان به چه چيزي خوش است. آدمهاي بي حيايي كه چشمشان را هم بسته باشند براي هر كاري آماده اند. سالم ترين كارشان همين رد صلاحيت است. كجاشو ديديد؟!
و چنین ادامه داده است که: من نمي دانم برخي از دوستان كه هنوز دنبال لابي كردن هستند دلشان به چه چيزي خوش است. آدمهاي بي حيايي كه چشمشان را هم بسته باشند براي هر كاري آماده اند. سالم ترين كارشان همين رد صلاحيت است. كجاشو ديديد؟!
..........
کاش رد صلاحیت شدگان این بار چشمانشان را باز کنند به تحریم انتخابات
۱ نظر:
سام عزیز
انسان زمانی می تونه کاری انجام بده که موقعیتش را به طور واقعی ارزیابی کنه و نتیجه شو بپذیره.از نظر من اپوزیسیون داخلی و خارجی هر دو از نظر سیاسی مرده اند.دست و پا زدن بیشتر آنها مصادف است با بیشتر فرو رغتن آنها .
انکار وضعیت و واقعیت موجود ناشی از انکار لزوم تجدید نظر و لزوم عملی است که هزینه هایی را می طلبد و اما کسی را اراده پرداخت چنین هزینه هایی نیست.
ارادتمند نی لبک
ارسال یک نظر