۲۴ شهریور ۱۳۸۶

رمضان و ياد مرگ

به حاکمان زر و زور و تزویر


یاد مرگ، ذلت واقعی انسان را به رخ او می‌کشد و از سرکشی‌ها و فرعون منشی‌هایش جلوگیری می‌کند. مرگ از جمله پدیده‌هایی است که زور هیچ زورمداری به آن نمی‌رسد و زمانش در انحصار هیچ انحصارطلبی نیست و هر گاه و بر هر که بخواهد چیره می‌شود.

مرگ به انسان گوشزد می‌کند که با وجود همه گردن فرازی‌ها و نقشه‌پردازی‌ها برای دگرباشان، یک آستانه هست که وقتی خواستی از آن بگذری باید سر خم کنی و آن آستانه، مرگ است.انسان مردنی است و لاجرم در برابر مرگ عاجز و ذلیل. و به همین دلیل است که یاد مرگ نفس را ذلیل می کند. این را علی خطاب به فرزندش می گوید که «دل را به یاد مرگ ذلیل کن» تا خودخواهی‌های افراطی را از بین ببری.

مرگ یادآوری می کند که برای خدایی کردن نیامده ای! خدا به پیامبرش می گوید: «بگو من از رسولان، نخستین نیستم و نمی‌دانم با من و شما عاقبت چه می کنند.من جز آن چه وحی می شود پیروی نمی‌کنم و جز آن که با بیان روشن خلق را آگاه کنم وظیفه ای ندارم».

به راستی جایی که خدا به رسولش چنین بگوید، ‌چه جای گردن فرازی شماست که ملتی را بندگان نادان می دانید و خدایی می‌کنید! جایی که پیامبرش جز آگاه کردن وظیفه‌ای ندارد چه جای ما و منی شما؟!

نردبان این جهان ما و منی است / عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم هر کس که بالاتر نشست / گردن او سخت‌تر خواهد شکست

هیچ نظری موجود نیست: