دل ما هم برای یارسا صائبی وقتی جدی و از دل می نوشت، و هم برای طنازی های " س.ع.دشمن شناس" که آن هم باید جدی گرفته می شد،هر چند روده می برید، تنگ شده است. به یاد آن روز ها _ و به خاطر روزهای یایانی مجلس هفتم _ این شعر که در استقبال از شعری از یارسا سروده شد را _ دوباره _ به او تقدیم می کنم. با سلام و درود بر او، هر جا که هست ...
ننگ بشر
پيش از خواندن «ننگ بشر»،ييشنهاد می شود «مجلس هفتم» از پارسا صائبی را حتما بخوانيد و ...
نيز پيش از ورود به طنازی، عرض کنم شعر که میگويی، آن هم طنز و تلخ، و در غالب سنتی، گاه که احساس، قليان میکند و بر عقل میچربد ــ به ويژه اگر قافيه هم تنگ آمده باشد ــ به جفنگ میآيی! در استقبال از شعر اين دوست نازنين شکرشکنم هم البته به جفنگ آمده و کمی بیانصاف شدهام! به هر حال شعر است ديگر!
شنبه ۲۰فروردین ۱۳۸۴
«به ياد شهيد زندهی آزاديخواه، س.ع. دشمن شناس»
اين صائبی از روز ازل مايهی شر بود، ديدی چه خبر بود؟
ناگفته نماند قلمش شهد و شکر بود، ديدی چه خبر بود؟
نه! جان من از مجلس هفتم چه بديدهست، کاين گونه پريدهست
اندر وسط مجلس و شمشير کشيدهاست، بس روده بريده ست!
تيری که بزد بر دل حداد خطا رفت، البته به جا رفت!
پوشيده بگويم هدفش جای دگر بود! ديدی چه خبر بود؟
اين دوره و آن دوره چه فرقست برادر؟ هر دوست برابر
شايستهی بی شائبهی شير سماور، هم اگزوز خاور
چار و شش و هفتش همه چون نيک ببينی، جز تا نوک بينی
آينده ی اين ملک نديدند اگر بود، ديدی چه خبر بود؟
جز چند نمايندهی بیباک و فداکار، آزاده و هشيار
آن مجلس اصلاح طلب هم نه مثل بود! آن نيز فشل بود!
چون خاتمی آن سيد خندان عقب رو! البت به ادب رو!
هم او که به چوگان سخن از همه سر بود! ديدی چه خبر بود؟
ای وای وطن وای وطن وای وطن وای، ای وای وطن وای!
در حسرت لاهوتی و عشقی و بهاريم، از تو گله داريم
گر صائب لاهوتی و عشقی و بهاری، بايد بنگاری:
جمهوری اسلامی ما ننگ بشر بود! ديدی چه خبر بود؟!
۳۰ فروردین ۱۳۸۷
یادی از یارسا صائبی
. سام الدين ضيائی . ۰۰:۰۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۴ نظر:
سلام، منهم دلم برای پارسا واقعا تنگ شده! در بلاگ نیوز لینک دادم. راستی آقا چرا لوگوی بلاگ نیوز را نصب نمی کنی تو وبلاگت ، می خواهید کره کره اش را پایین بکشیم تا دلتان خنک شود. از دوستان انتظار حمایت معنوی داریم. تازه لینک بیلی و من را هم که حذف کرده ای حاجی!
در مورد بیلی و من اشتباه کردم. ببخشایید.
سام عزيز سلام،
بنده نوازی فرمودید. راه دوری نرفتهام و خواننده نوشتههای خوب شما دوست عزیز هستم. از اسد عزیز هم سپاسگزار هستم. مهر و لطفتان بیش از هرچیز راه "دوست شناسی" را به بنده حقیر نشان داد. از شما تشکر فراوان دارم.
درود
پارسا (دشمنشناس)
سام عزیز ممنونم و پارساجان بنویس که اینروزها بلاگرهای قدیمی دارند فعال می شوند. خودت که شرایط آن خراب شده را میدانی همه را سانسور کرده اند.
پس ایشان هنوز هم اینطرفها پیدایش میشود! کلی خوشحال شدیم. البته درست نیست از کامنتدونی دیگران آدم استفادهی ابزاری بکند اما خوب یک سلامی که میتوانیم بکنیم صاحبخانه، نه؟! هم خدمت شما و هم خدمت حضرتش.
حضرت سامالدین! شعرت هم بسیار عالی بود. خوشذوقی کردی. آن مختصر به قول شما "بیانصافی" رو هم بخشیدیم به آن خوشذوقی! اگرچه بیانصافی که نه، شاید کمی فلفلش را زیاد ریختی. همین. ما که خوردیم و خوشمان آمد. ;-)))
سلام و احترام خدمت اسد خان عزیز، و با آرزوی بهروزی
یارسای عزیز سلام بر شما باد!خیلی خوشحالمان کردید.با آرزوی دیدار،این طرف ها آمدید خبرمان کنید زیارت کنیم...
عرض سلام خدمت حضرت آشیزباشی عزیز،ما هم کلی خوشحال شدیم.به ویژه که نام یارسا باعث شد از آش ما هم بچشید!بعله! آن روزها اهالی مطبوعات هم می گفتند فلفل اش زیاد است! گوش نکردیم و عاقبتش را هم دیدیم!
آقاجان کم لطفی می فرمایید. شخصا که همیشه چشیدهایم. دو سه دفعه هم پا داده، مظنه بازار شیرین بوده، یک ملاقه هم برای مشتریها کشیدهایم!
درود بر دوستان
آشپزباشی عزیز،
محبت کردید قربان. بنده با اجازه فعلاً از روی سکوهای تماشاگران هنرنمایی شما دوستان را تماشا و پیش خود تشویق میکنم. ابینتو!
اسد جان،
سپاسگزارم از لطفت، باور کن خودم هم دلم تنگ شده و دوست دارم در کنارتان باشم. فعلاً متاسفانه فرصت برگشت و نوشتن ندارم، اما کمابیش پیگیر نوشتههای شما دوستان هستم. جداً بلاگرهای قدیمی چیز دیگر هستند. باور کن که این موضوع را نه به خاطر دوستی وبلاگیمان عرض میکنم.
سام الدین عزیز، سپاس از دعوتت.
محبت شما عزیزان در حق این بلاگدار بازنشسته شرمندهام کرد.
دوستدار،
پارسا
Hello. This post is likeable, and your blog is very interesting, congratulations :-). I will add in my blogroll =). If ossible gives a last there on my blog, it is about the Aparelho de DVD, I hope you enjoy. The address is http://aparelho-dvd.blogspot.com. A hug.
آشیزباشی جان، اختیار دارید! با وجود دستیخت شما که کسی میرزاقاسمی مارو نمی چشه! یارسا جان دوست داریم!
خیلی عالی بود سام عزیز... یادش به خیر! چقدر با طنزهای باحال دشمن شناس لبخند به لبامون اومد...
یادش به حق که به خیر باد..سلام بر علی عزیز...
ارسال یک نظر