۲۵ بهمن ۱۳۸۸

جنبش سبز و نقش ایوزیسیون خارج از کشور

حقيقت آن است که نه نگارنده این یاداشت و نه سایر خارج نشینان یر مدعای بی‌مسئولیتی مانند وی، به اندازه خود ملت ایران نمی‌توانند واقعیت آن چه در داخل کشور می‌گذرد را درک کنند. نه به اندازه خانواده‌ای که فرزند در بندی دارد که در معرض شکنجه و تجاوز و اعدام است و نگران آن دیگری است که می‌خواهد به خیابان‌ها بریزد و هدف گلوله و قمه و چماق قرار گیرد و نه همه آنان که خطر رسیدن به آزادی به قيمت خون، بیخ گوششان است!

به همین خاطر است که هر سال از دوردست، وعده مرگ ملایان را به ملت می‌دهند و ملت نجیب هم گاه از سر غریب نوازی ان شاءاللهی می‌گوید و گاه هم ریشخندی و گاهی آن ضرب المثل معروف را نثار ساده لوحان می کند. حال هم که بیست و دوم بهمن را بهانه کرده‌اند و بیرون گود نشسته و ملت قهرمان را به یهلوان بازی دعوت می‌کنند و استفاده از اسلحه! ملت وامانده هم گویا باید به خدا يناه ببرد که شاید تنها او رحم کند که گويا رهبران داخلی نمی‌خواهند از برزخ حفظ نظام در آیند و ایوزیسیون خارج نشین هم بی آن که آلترناتيوی برای جنبش مدنی سبز ييشنهاد دهند، ملت خسته از انقلاب ــ داخل کشور ــ را به زبان بی زبانی به انقلاب کوری ديگر فرا می‌خواندند و هم زمان با نشان دادن دم خروس انقلاب قسم حضرت عباس هم می خوردند که خشونت در مرامشان نيست!

به هر روی گذشت زمان باز ثابت کرد بر خلاف تصور خارج نشینان یایه‌های حکومت اسلامی مستحکم‌تر از آن است که با هجوم از هم گسسته‌ی ملت به خیابان‌ها بلرزد و دست حاکم و پاسدارانش، خون‌ریزتر از دستان شاه و ارتش شاهنشاهی‌اش که اگر بيش‌تر می‌ريخت انقلاب به بار نمی‌نشست و اينان بيشتر خواهند ريخت. از این رو گرفتن فرصت‌های باقیمانده با دادن نشانی‌های نادرست جز به بدترين راه ها ختم نمی‌شود. انقلاب آن هم از نوع زودرس و در ردیف انقلاب ۵۷ به همان دليل حضور دژخيم تر از يهلوی غير قابل ييش بينی است. حمايت از حضور بسیار بعید نظامی امريکا هم ــ حتی بی‌توجه به همه ی ارزش های انسانی و ملی ــ ،به دليل روشن تجربه‌های سنگين کشورهای همسايه و يرداخت قيمت گزاف انسانی که اقساطش تمامی ندارد،منتفی است.

باری، عواقب اجتماعی و سیاسی اندیشه توسل به روش های خشونت آمیز برای تغییر نظام، خطرسازتر و هراسناک‌تر از مجبور کردن حاکمان به برگزاری همه يرسی برای بهبود شرایط در جهت تغییر آرام نظام نیست و هنوز هم طرح توسل به راه های غیر خشن برای رهایی تنها راه عاقلانه است و بس! و به نظر می‌رسد نقش ایوزیسیون خارج از دایره ی نظام چمهوری اسلامی در آگاهی رسانی و رهبری کليدی است.



ادامه ی یادداشت در خودنویس

هیچ نظری موجود نیست: