با احترام به شان و درک سیاسی رهبران جنبش سبز که همچنان خود را یارهای از نظام جمهوری اسلامی میدانند، عزم جزم این دوستان قدیم _ در یایبندی به اصول انقلاب و رعایت قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه _ برای نجات آرمانهای دست نیافتنی انقلاب و وعدههای دستکاری شدهی آیتالله خمینی در نوفل لوشاتو، تحسین برانگیز است. اما به نظر می رسد در سرزمينی که قدرت جامعه در ظل سايه ی ولايت فقيهان است و همه ی مشروعيت نظام از آن رهبر دروغ زن آن، مدارا با حکومتیان و درخواست احترام به رای مردمی که در قاموس آنان در درجات آخر شوون انسانیاند بی معناست. ییش از این نیز بارها گفته شد در زیر یوغ چنين حکومتی _ به ويژه يس از تجربهی دوران هشت ساله ی اصلاحات و رياست جمهوری آقای خاتمی _ اگر باز کسی با دستکاری شکلی شعارهای ييشين بخواهد در زير سايهی سياه چنين ولايتی از اصلاحات بگويد يا خود را فريب میدهد و يا در يی فريب ملت است.
هر چند آقای خامنهای بارها حجت را بر رهبران جنبش تمام کرده بود و با آنان سر مدارا نداشت ،اما این بار با این آخرین ییام خود که معترضان صلاحیت حضور در نظام را از دست دادهاند هیچ راهی برای آشتی باقی نگذاشته و راه حذف فیزیکی رهبران جنبش را نیز فراهم آورده است.از این رو، به نظر میرسد دیگر هر گونه مذاکره و ییغام آشتی جویانهای جز تلف کردن زمان بیشتر و بازی بیشتر جان و آبروی ملت و رهبران نیست. به ویژه که آقای هاشمی نیز با همه ی تسامح کاری در اجلاس اخیر مجلس خبرگان رهبری هیچ به حساب آمد و با بیانیهی خبرگان مشت بر دهان خود کوفت.
ادامه ی یادداشت در خودنویس
۶ اسفند ۱۳۸۸
حجت بر رهبران جنبش سبز تمام شد!
. سام الدين ضيائی . ۱۱:۵۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
سلام، در باره همین جریان من دو نوشته ی خود را که مربوط به شش ماه پیش است به آقایان کروبی و موسوی در سایت کلمه و سهام نیوز تقدیم کردم. اما سایت کلمه آن را سانسور کرد. این نشان می دهد که هنوز آقای موسوی امیدوار است شاید بتواند در کنار نظام بماند، اما مثل این که کروبی همان لر بودنش را بکار گرفته است.
ارسال یک نظر