۱۵ دی ۱۳۸۷

‏‎دی ماه


به خواهرم فروغ



شکرانه سپيده دمی که تو بيايی
تا برای هميشه بمانی،
کمترين سرودم را
که سرگردانی است
پرواز می دهم


به حسرت و دريغ
چشم می دوزم
به آن جا که تو بودی و
نيستی ،
پرواز کردی و
ديگر ننشستی.


فرشته
به یرهایی که تو داشتی
حسادت می کند.

............................

یر یرواز ندارم
اما
هر سییده دم
با خاطره ی یرواز تو
آغاز خواهم شد.

هیچ نظری موجود نیست: