۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

شتر سواری دولا دولا!

کلمات قصار نامزد اصولگرایی که او را اصلاح طلب می خوانند [می خواهند] !



راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول ، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی می‌کنم.


من صراحتا با اصلاح قانون اساسی مخالفم. من دیدم که چه کسی آن قانون اساسی را امضا کرد. من نمی گویم شما کافرید ولی این مواضع ما را به جایی درست نخواهد برد.

من کاملا به این قانون اساسی معتقدم و با آن وفادار خواهم ماند.
من پایبندی خود را به ولایت فقیه اعلام می کنم و ماجراهای اخیر در مورد ادغام سازمان حج و زیارت نشان داد که چه کسانی به ولایت فقیه پایبندند.

گسترش حکومت اسلام با طرح های عقلانی میسر است.

افتخار می کنم که خودم را به معنای واقعی کلمه بسیجی بدانم و من دوست دارم با بیسیجیان محشور شوم.

ما به بسيجي اطمينان داريم که اگر صندوق راي به دست او داده شود مثل ناموس و دين خود از آن حفاظت کند.

خواسته من از دوستان، هم اصلاح طلب و هم اصولگرا این است که تلاش کند تا یک بسیج مستقل نیرومند و معتقد به اصول و ارزش های انقلاب و فراتر از جناح ها در کشور داشته باشیم.

من در دوره ای احساس کردم که نمی توانم به وظایف قانونی خود عمل کنم و در عین حال نمی خواستم خارج از اعتقادات خود نیز کاری انجام دهم. من استعفاها ندادم بلکه یک بار استعفا دادم و بعد هم خدمت امام (ره) رسیدم و توضیحاتی به ایشان دادم و ایشان هم به من نصیحت کردند و من هم به ایشان گفتم که تسلیم اراده شما هستم و همواره هم به این مساله افتخار می کنم.بعد هم که بر سر کارم به دولت برگشتم، امام (ره) تا آخرین لحظه عمرشان قوی ترین تاییدات را از دولت داشتند و این برای من افتخار است.

من از بهترین و قوی‌ترین کارشناسان و مدیرانی که در این کشور همچون فرماندهان دوران جنگ ساخته شده‌اند، استفاده خواهم کرد.

من معتقدم که با پایبندی به اصول و ارزش‌های درست انقلاب اسلامی می‌توانیم سیاست های تنش‌زدایانه را‌ پیش بگیریم و ضرورتی ندارد همه کشورها را با خود دشمن کنیم.

وقتی شال سبز را به گردن من می‌اندازند، احساس می‌کنم که مسوولیت سنگینی به گردن دارم.

رهبری محور وحدت ملت ماست.


ایشان فردی است که پاسدار ارزش‌های اصیل انقلاب ماست و وظایف سنگینی که برای پیشبرد نظام برعهده‌ی ایشان است نمایانگر همین مسئله است. کسی که به نظام علاقه داشته باشد و بخواهد برای این کشور و نظام و در درون آن کار کند نمی‌تواند خود را در این مسائل فریب بدهد.

به باور من، ما اقتصادی با هویت ویژه خود به نام اقتصاد اسلامی داریم. هر اندازه که از این واقعیت طفره برویم، نمی‌‌توانیم آن را نفی کنیم. معتقدم موضوعات مطرح شده در اقتصاد اسلامی همچون انفال، ربا، وقف، زکات، خمس، وصیت، احتکار فوق‌العاده مهم است

موضوع کارگران ، جوانان و خانمها خیلی مهم است .

نهادهای سنتی مثل هیات و دسته جات مذهبی ، حسینه ها خیلی مهم هستند ، مثلا خیلی از راهپیمایی ها را اینها سازمان می دادند.

معنای این پرچم برابری، عدالت و خیر برای همه ملت‌هاست و معنای رنگ سبز نیز یکدلی و وفا با مردم و تلاش برای ادامه راه امام (ره) است. پرچم سبز در واقع تعهدی است برای اینکه جامعه‌ای مطابق آنچه معصومین (ع) از ما خواستند بسازیم.


باب اسلام ناب محمدی ( ص) به جمله ای از حضرت امام (ره) برخورد کردم که خیلی مهم است، امام می فرمایند اصول اسلام ناب محمدی (ص) را باید حوزه و دانشگاه به بسیج یاد بدهد. یعنی اسلام ناب را باید آموزش داد و این کار راهم حوزه و هم دانشگاه باید بکند . اگر بتوانیم اینها را بشکافیم خیلی خوب است.


ما در اول انقلاب افرادى داشتیم - الان هم داریم - که هدف خودشان را آن چنان بالا مى‏گرفتند که به کمتر از «لقاءاللّه» تن در نمى‏دادند. رزمندگان و افراد حزب اللهى و نهادى و انقلابى ما براى خودشان چنین هدفى را قرار داده بودند. حال به جاى این باورهاى مقدس باید به اصالت لذت و مصرف گرایى که دو مشخصه جوامع امروز غربى هستند رو بیاوریم. به خصوص اگر این موضوع را در کنار سیاست هاى اقتصادى تعدیلات بگذاریم که مبتنى بر چنین اندیشه و توسعه دهنده آن است. طبیعتا همین سئوالى که آن ها مطرح مى‏کنند و ارزش هایى که آن ها مطرح مى‏کنند، یعنى «اصالت لذت» و مصرف گرایى در جامعه خودمان رواج پیدا خواهد کرد. آن سیاست ها اعم از اقتصادى و فرهنگى منجر به این خواهد شد که همان شعارهایى که در غرب مطرح است، در این جا هم مطرح شود، منتها با یک تناقض! غرب با قدرت مالى و اقتصادى اى که دارد، وقتى اصالت لذت و مصرف را مطرح مى‏کند، قدرت پاسخگویى به آن را دارد. میکده‏ها، عشرتکده‏ها، سینماها، ماهواره‏ها، کالاهاى مصرفى، تامین اجتماعى و نان کافى را دارد و به قیمت چپاول همه دنیا مى‏تواند قشرهاى محروم نداشته یا در حداقل داشته باشد، یا طبقات میانى چاق و فربهى داشته باشد و حتى فاصله طبقاتى را در کشورهاى خود به اندازه‏اى قابل قبول برساند. مشکلى که ما داریم این است که اگر این شعارها و ارزش ها مطرح شود، عملا نخواهیم توانست پاسخگوى مقتضیات اعمال چنین سیاست هایى باشیم. یعنى افق انتظار ملتمان را به سمت مصرف، اصالت لذت، بهره مندى هر چه بیشتر از جهان و بهره مندى از هر چیزى که بشر خلق مى‏کند و چیزهایى که از غرب مى‏آید، باز مى‏کنیم. در حالى که نه سرمایه ما، نه قدرت ما، نه ارز ما و نه اقتصاد ما قدرت پاسخگویى به این افق انتظار را ندارند.


ما دید دیگرى داریم که باز از حضرت امام (ره) نقل کنم و بحث را خاتمه دهم. این به عنوان یک دید، یک راه حل، یک کلمه قصار که مى‏تواند در انواع مختلف سیاست ها به کار رود و بنده این سخنان را از ایشان پایه‏اى براى هر گونه ارتباط با قدرت هاى بزرگ مى‏یابم. ایشان مى‏فرمایند: «ملت هاى مسلمان باید اصل را بر دشمنى و فریب ابرقدرت ها با خود بگذراند، مگر آن که خلاف عینى و عملى آن را مشاهده و لمس و باور نمایند.» جمله آخر از ایشان این که: «شکست آمریکا از همه بیشتر بود، لذا دسیسه او هم بیشتر است.»


در مورد نهضت آزادی نسبت به ولایت فقیه، خود آنان باید بگویند که قبول دارند یا نه؛ ولی به هر حال اعتقادات آنان در این رابطه با ما هم‌سو نیست. من می‌گویم اختلاف سلیقه داریم، اگر این واژه نرم است شما آن را کمی غلیظ‌تر کنید. از اول انقلاب راه من با نهضت آزادی جدا بوده است ولی با توجه به شناختی که از افراد نهضت ‌آزادی، یعنی آن‌هایی که می‌شناختم نظیر مرحوم مهندس بازرگان و دیگران و برخی از کادر فعلی دارم، هیچ‌گاه نمی‌توانم به خودم بباورانم که این‌ها غیر مومن و غیرمسلمان هستند، نماز نمی‌خوانند و خیرات و نیکی نمی‌کنند.


من در آن زمان گفته بودم" بسیج مدرسه عشق است" و هنوز هم به این مساله اعتقاد دارم. در عین حال می دانم در میان شعارهای اصلاح طلبی هم شعارهای زیبایی هست و به معنای این نیست که تایید آن شعارها اصول را نفی می کند


انشاالله شما برای خدا کارمی کنید .از خداوند موفقیت شما را خواستارم .



در هیچ جای سخنان این اصولگرای اصلاح طلب از گفت و گوی صریح در باب محدودیت های سیاسی و سرکوب های گسترده در سطح دانشگاه ها، دفاع عملی از حقوق دموکراتیک مردم، دموکراسی و حقوق بشر و ... نمی بینید! اگرچه سکوت سید سبز یوش درباره ی کشتار ٦٧ کمی قابل تحلیل است، اما جسارتش درباره ی نگفتن حتی کلمه ای در باب دموکراسی و حقوق بشر بی نظیر است.لا اقل آن دیگری تا حالا خوب ادا در آورده است! هر چند از آن طرف صداقت این یکی کشنده است!

۸ نظر:

سعید صحرایی گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
سعید گفت...

بسیار عالی. راستی چرا برخی به خاطر اینکه احمدی نژاد رییس جمهور نشود حاضرند حقیقت را زیر پا بگذارند و از میرحسینی که هیچ چیزش به اصلاح طلب بودن نمی خورد بت بسازند؟؟ با انتخاب بین بد و بدتر، همیشه به سمت بدتر خواهیم رفت. آنها هم به مرگ گرته اند تا ما به تب راضی شویم...

ادامه:
«به باور من، ما اقتصادی با هویت ویژه خود به نام اقتصاد اسلامی داریم. هر اندازه که از این واقعیت طفره برویم، نمی‌‌توانیم آن را نفی کنیم. معتقدم موضوعات مطرح شده در اقتصاد اسلامی همچون انفال، ربا، وقف، زکات، خمس، وصیت، احتکار فوق‌العاده مهم است.»
(مصاحبه با سایت کلمه)

«سر وصدائی را که درباره گرانی هندوانه براه افتاده با توطئه ابرقدرتها درخليج فارس مربوط است»

"من ۲۰ سال سکوت نکردم و با بستن فله ای مطبوعات مخالفت کرده ام"
واقعاً زحمت کشیده‌اند، خدا قوت و خسته نباشید دارد.

«من صراحتا با اصلاح قانون اساسی مخالفم. من دیدم که چه کسی آن قانون اساسی را امضا کرد. »

منظور ایشان این است که چون مرادشان قانون اساسی را امضا کرده، پس چیزی در حد وحی منزل و غیر قابل تغییر است.

مسعود روغنی زنجانی، وزیر برنامه و بودجه در دولت میر حسین موسوی، به تازگی در مصاحبه ای با بهمن احمدی امویی (که چکیده‌هایی از آن در شماره سیزده بهمن ماه سال گذشته روزنامه «دنیای اقتصاد» انتشار یافته) ضمن اشاره به تنش میان نخست وزیر پیشین و کارشناسان اقتصادی اینطور میگوید:

«وقتی ما آمار فعالیت‌های فكری و فرهنگی جامعه را به آقای مهندس موسوی ارائه می‌دادیم، ایشان همیشه یادآوری می‌كردند كه چه قدر به عدد و رقم و ریاضیات توجه می‌كنید. بهتر است سری هم به كتاب‌های مولوی و حافظ و عارفان بزنید و این قدر خشك به مسایل توجه نكنید.»

«به خوبی به یاد دارم كه وقتی در شورای اقتصاد به مسایل نقدینگی می‌پرداختیم كه افزایش نقدینگی منجر به بالا رفتن تورم و افزایش هزینه‌های سرمایه‌گذاری می‌شود و در نتیجه مردم از سرمایه‌گذاری منصرف می‌شوند و تقاضا كاهش می‌یابد، آقای موسوی در پاسخ به نظرات ما می‌گفتند، شما در محاسبات خود ضریب ایثار را اعمال نكردید، شما باید توجه داشته باشید كه مردم حاضر به ایثار و از خود گذشتگی هستند. طبیعی است كه ایشان نخست‌وزیر بودند و ما به راحتی نمی‌توانستیم بگوییم كه شعر حافظ و مولوی چه ربطی به این مسایل دارد.»

سام الدين ضيائی گفت...

دوست نادیده ی عزیز، بسیار سیاسگزارم

ناشناس گفت...

دوستان لطفا قانون اساسی‌ را با قانون مدنی اشتباه نگیرید! قانون اساسی‌ یک کتابچه کوچک است!

ناشناس گفت...

dare kam kam ba in harfash adamo sard mikone,yeruz eslahtalabi mikone ye ruz osulgarai, akhar enghad mikone ham hemayate inaro az dast bede ham unaro ke nadare

ناشناس گفت...

سلام
خیلی جالب بود
من و شوهرم که تا همین هفته پیش می خواستیم به او رای بدهیم پشیمان شده ایم و داریم به کروبی بطور جدی فکر می کنیم!
کروبی حداقل برای داشنجویان زندانی کاری کرد( از دانشجویان امیرکبیر بپرسید) یا اینکه یک تیم قوی مثل کرباسچی و نجفی و کدیور دارد این موسوی وافعا شوت است

سام الدين ضيائی گفت...

سلام بر دوستان ناشناس عزیز،1) نمی دانم چرا این یرسش مطرح شد و چرا باید این دو را با هم اشتباه گرفت....2) من نگران از دست دادن حمایت باند ها از او نیستم!نگران اینم که با تحمیق بخش هایی از مردم ،از او حمایت مردمی شود!3) با این یادداشت به هیچ وجه قرار نیست به نفع کروبی ،احمدی نژاد یا هیچ بنی بشری که از فیلتر شورای نگهبان رد شود سو برداشت شود!قضیه قضیه ی سر و ته کرباس است!

fadayemam گفت...

سلام امیدوارم که بالاخره مسئولین و روسای مملکتمون به عقل رسیده باشند و دست از بازی کردن با نیروی اتمی‌ کشیده باشند. این ژاپنیها که انقدر وارد بودند بدبخت شدند حالا چه برسد به ما که کارشناسانمون یه سری روسی هستند که مثل چینیها و ژاپنیها به خدا ایمان ندارند حالا چطور میشه دلشون به حال ما بسوزه.این همه نفت داریم این همه سد داریم اما تا مردم را به پودر تبدیل نکنند ول کن نیستند. من فدای ولایت فقیه و رهبرم نه این دولتیها.