۲۵ آبان ۱۳۸۷

آبی*




تو را من
در آبی آب می بينم
فروتن و بخشنده
آن جا که به سيراب کردن لب تشنه ای
در اين خشکسالی آشکار احساس
چنان رضايت خاطری احساس می کنی
که به لبخندی ،
در خطوط چهره ات
نشانی از ييری نمی ماند

تومفهوم آشکار « آبی »
لطيف و منسجم
به گرمی آهی
و نرمی بوسی
بی هيچ معادلی ،
در هيچ قاموسی!



*به یاد و یاس منش های بزرگ همکار گرانقدرم مهندس علی اکبر عباسی که یدرانه از تصمیم هایم حمایت کرد.

هیچ نظری موجود نیست: