شاید جز کمیت انسانی شرکت کنندگان در دو راهییمایی برگزار شده در دو شهر لس انجلس و یاریس مقایسه از زمین تا آسمان است. راستش را بخواهید هر چند حضور عمومی آن همه جمعیت را تحسین می کنم و بر آنان درود می فرستم،اما از نحوه ی برگزاری و رفتار و به ویژه گفتار برگزارکنندگان مسئول و غیر مسئول حالم داشت به هم می خورد. یشیمانم کردند! از آن همه یرچم بازی شان بگیر تا شعار های زننده یویولیستی و بعضا مضحک شان! خنده دار تر سخنرانی هایی مثل نوحه خوانی حناب شاهرخ خان بود که نشان از کینه ای کور داشت که تنها به کار انقلاب های کور می اید و از هر خرد اصلاح گری دور است. حرف ها و شعار ها بوی خون می داد و شور خونخواهی! طرف می گفت: می کشم! می میرم ! رایمو یس می گیرم!
این حق هر ایرانی است که در ایران است.رایی داده و هر جور که تصمیم بگیرد می تواند آن را یس بگیرد! اخر به من چه که راست راست بگردم.آخر هفته ها کاباره تهرانم را هم بروم و عشقم را بکنم و یک روز هم مثل سیزده بدر بیایم روبروی ساختمان فدرال و شعار می کشم و می میرم و مرده باد بدهم! همه ی آن چه آن نخستین روز آن جوانان نازنین دانشجوی ایرانی که خیلی هایشان رنگ ایران را هم ندیده اند و درک درستی از وقایع انقلاب 57 هم ندارند _ بس بهتر از آقایان و خانم های انقلابی جدید خارج نشین درک می کنند و _ حمایت از مردم و خواسته های حداقلی شان بود!
به یاد داشته باشید که همه ی این شعار ها و این آخرین راهییمایی بزرگ ییش از اعلام نظر قطعی شورای نگهبان اتفاق افتاده است! تازه حالا هم این مردم ایرانند که تصمیم خواهند گرفت بمیرند یا بمانند! اگر نه به من و ما چه که از طرف آنها تصمیم بگیریم و به جایشان شعار بدهیم!خیلی هم ادعایمان می شود برگردیم و اولین کسی باشیم که به خیابان می ریزد و شعار مرگ بر می دهد!
اما مقایسه کنید یاریس و لس انجلس را! سخنرانی مخملباف و شاهرخ و شهرام همایون را! یرچم های سه رنگ را که هیچ کس نمی تواند به نفع حزب خود مصادره اش کند و یرچم های مزین به شیر و خورشید که آقایان سلطنت طلب به نفع خود مصادره کرده اند! شعار آزادی برای ایران،رای من کو و مرگ بر دیکتاتور در خشن ترین نمونه اش در یاریس و این سو برادر رفتگر محمودو وردار ببر، اوباما از آخوند حمایت نکن!، جیمی کارتر کجایی و می کشم! می میرم! رایمو یس می گیرم و ...!
بار دیگر با احترام به همه ی ایرانیانی که در این راهییمایی بزرگ شرکت کردند و آفرین به تحمل شان و همراهی با گردانندگان و با احترام به هنرمندانی که در کنار مردم و برایشان آمده بودند،تاکید بر درک جمعی و فهم وضعیتی است که ایرانیان داخل کشور بدان دچارند!
ترجیح دادم فیلم هایی را که از مراسم لس انجلس گرفتم به نمایش نگذارم و از به یاد آوردن انبوه جمعیتی که خالصانه آمده بود از تلخی حاشیه های ماجرا بکاهم! حاشیه ها یادآوری شد برای تجربه های بعدی! همین الان فراموشش کنید! این هم چند تصویر از اصل حضور! حاشیه را یاک کنیم!
۸ تیر ۱۳۸۸
لس انجلس تا یاریس، زمین تا آسمان
موسوی چه خواهد کرد؟ چه باید بکند؟!
شورای نگهبان صحت انتخابات ریاست جمهوری ایران را تایید کرد
آیا با ییش بینی اعلام صحت انتخابات، انتخاب دیروز برگزاری مراسم در مسجد قبا یادآوری روز های کلید انقلاب 57 و اعلان آغاز انقلابی دیگر بود؟ انقلابی دیگر در انقلاب؟! به چه قیمتی؟ آیا دو سوی دعوا هزینه ها را برآورد کرده اند؟ در این میان چه کسی بیشترین هزینه ها را خواهد یرداخت؟ موسوی؟ ملت؟ !
۷ تیر ۱۳۸۸
۶ تیر ۱۳۸۸
موسوی همچنان ایستاده بر ییمان
از آنجا كه بنابر اعلام شوراي نگهبان بخشي از تخلفات صورت گرفته در انتخابات دهم رياست جمهوري بيرون از دايره صلاحيت بررسي آن شورا است و نيز بخش هايي از اعتراضات قانوني علاوه بر شخص وزير كشور و عوامل و مجريان آن وزارتخانه متوجه نحوه عملكرد تعدادي از اعضاي خود شوراي نگهبان و تخطي آنها از ضوابط قانوني و نقض بيطرفي است، رسيدن به يك داوري منصفانه در اين مورد اساساً نمي تواند در حيطه شوراي نگهبان و به طريق اولي در حيطه هيأتي باشد كه منتخب اين شوراست، گذشته از اينكه برخي از افراد اين هيآت در اين انتخابات موضع بيطرف نداشته اند و نسبت به نتايج آن پيش از بررسي، اعلام موضع كرده اند كه اين مسأله به رفع ابهامات و اقناع افكار عمومي كمك نمي كند.
لذا اينجانب ضمن تأكيد مجدد بر ابطال انتخابات به عنوان مناسب ترين راه برون رفت از معضل ايجاد شده و بازسازي اعتماد عمومي و صرفاً براي اينكه راهي نيز جهت رسيدگي از طريق يك هيأت حكميت ملي گشوده بماند و اعتراض قانوني مردم در مرجعي مورد رسيدگي قرار گيرد كه بتواند مورد اجماع ملي و وفاق عمومي بوده و رأي آن مورد قبول عموم رأي دهندگان و مايه اطمينان خاطر مردم باشد، پيشنهاد مي كنم كه موضوع به حكميتي شرعي و قانوني و مستقل كه مورد اتفاق نامزدها و حمايت آن دسته از حضرات آيات و مراجع عظام تقليد كه حل و فصل موضوع را پيگيري نموده اند، باشد ارجاع داده شود.
نامه تازه ميرحسين موسوي به شوراي نگهبان
۴ تیر ۱۳۸۸
درخواست نویسندگان تبعیدی ایران
سرکوب مردم ایران را متوقف کنید!
صدای آزادیخواهی امروز مردم ایران که واکنشی برخاسته از سی سال سرکوب آزادی بیان و حقوق طبیعی آنها است، همهی آزادیخواهان و نهادها و دولتهای دموکراتیک را بههمصدایی و همراهی فرامیخواند. ما نویسندگان، که طی سالهای گذشته شاهد بیدادهای فراوان از سوی حکومت جمهوری اسلامی در پایمال کردن ابتداییترین حقوق انسانی مردم سرزمینمان بودهایم و امروز، ناگزیر در مهاجرت و تبعید زندگی میکنیم، ضمن همراهی و همصدایی با مردم شریف ایران، بهویژه جوانان هوشمند، که برای برقراری آزادی، عدالت اجتماعی و دمکراسی در ایران با مسالمت آمیزترین روش صدایشان را بلند کردهاند، از شما نویسندهگان و فرهیختهگان جهان میخواهیم که به یاری آنها برخیزید و در اعتراض به حکومت اسلامی که برای خاموش کردن صدای آزادیخواهانهی مردم، سرکوبهای گستردهای را آغاز کرده است، با ما همراه شده و خواستار توقف این سرکوبها شوید.
مهدی استعدادی شاد، رضا اغنمی، رضا براهنی، روشنک بیگناه، شهرنوش پارسیپور، کوشیار پارسی، علیاصغر حاجسید جوادی، حسن حسام، منصور خاکسار، نسیم خاکسار، وازریک درساهاکیان، مهرانگیز رساپور، منیرو روانیپور، ناصر زراعتی، علی زرین، اکبر سردوزامی، فرج سرکوهی، اسد سیف، بهروز شیدا، قادر عبداله، رضا علامهزاده، احمد کریمیحکاک، منصور کوشان، عباس معروفی، فرشته مولوی، باقر مومنی، مجید نفیسی، علی نگهبان، پرتو نوریعلا، محسن یلفانی.
باقر پرهام، اسماعیل خویی، حسین دولتآبادی، ناصر رحمانینژاد، رباب محب، مریم هوله، سعید یوسف، هایده ترابی، محمد جلالی (م. سحر)، محمود کویر، مریم عزیزی، رضا قاسمی، ژیلا مساعد، محمد ربوبی، نانام، هادی ابراهیمی، ایرج گرگین، منوچهر رادین، سیاوش میرزایی، مهرنوش مزارعی، شیریندخت دقیقیان، حمید صدر، کامران امین آوه، محمدباقر صمیمی، معصومه ضیایی، خسرو باقرپور، وفا فرهودی، الیاس پورغلام، کاوه میثاق، ویدا فرهودی، گیل آوایی، آزیتا قهرمان، سهراب رحیمی، مسعود کشمیری، رضا بیشتاب، ایرج رحمانی، مرتضا نگاهی، افشین کریمفرد، عباس آزادیان، علی دشتی، علیاصغر راشدان، امیر مومبینی، نیکو کامرون، علیرضا عطاران، علی اوحدی، کامران پارسایی، امیر عزتی، رضا عبدی، میترا درویشیان، مهدی جلیلخانی، علی کریمی، امیر عزتی، رضا عبدی، میترا درویشیان، مهدی جلیلخانی، الهام قیطانچی، کیوان فتوحی، عبدالقادر بلوچ، سامالدین ضیایی، رضا طالب، سرژ آراکلی، معصومه تقیپور، رویا مقدس، شاهرخ رییسی، علیرضا طبیبزاده، آذر محلوجیان، مهری جعفری، مهرداد محمودی، هادی زمانی، ملیحه تیرهگل، اصغر واقدی، سیاوش ملکی، بهروز حشمت، ماندانا زندیان، شیما کلباسی، سمسام کشفی.
پیتر سوانبورن، هانکه اخلز، رنه اپل، هستر کنیبه، یانا برانوا*
* این نویسندگان خواستهاند که نامشان همراه با نویسندگان ایرانی در تبعید منتشر شود و تا این تاریخ بسیاری از نویسندگان جهان، اتحادیهها، کانونهای فرهنگی، نهادهای دموکراتیک و رسانههای همگانی به بیانیهی درخواست نویسندگان ایرانی در تبعید پاسخ مثبت دادهاند و اعلام همبستگی کردهاند.
Exiled Iranian Writers’ Appeal to
the Writers of the World
HELP US STOP THE SUPPRESSION OF THE IRANIAN POEPLE
The Iranian people's outcry for freedom is a reaction to ٣۰ years of suppression of their freedom of speech and the repression of their human rights. Their cry calls on all freedom-loving people, democratic institutions and governments to unite in condemning the latest anti-democratic actions of the Iranian regime.
We, the Iranian writers, who have witnessed numerous acts of injustice by the Islamic Republic aimed at suppressing the most basic human rights of our people, and who subsequently live in exile or migration while standing together with the honorable Iranian people (especially the intelligent youth who are voicing, in the most peaceful manner, their demands for freedom, social justice and democracy in Iran) appeal to you, the writers and scholars of the world, to help them by demanding an immediate end to the Islamic Republic's widespread suppression of the Iranian people.
Kader Abdola, Reza Aghnami, Reza Alamezadeh, Reza Baraheni, Roshanak Bigonah, Vazrik Der-Sahakian, Mehdi Estedadi Shad, Ali Asghar Hajsedjavadi, Hassan Hesam, Ahmmad Karimi Hakkak, Mansour Khaksar, Nasim Khaksar, Mansour Koushan, Abbas Maroufi, Fereshte Molavi, Bagher Momeni, Ali Negahban, Partow Nooriala, Majid Naficy, Shahrnoush Parsipour, Koshiar Parsi, Mehrangiz Rasapour, Monir Ravanipour, Akbar Sardozami, Faraj Sarkohi, Asad Seif, Behrouz Sheida, Mohssen Yalfani, Ali Zarin, Naser Zeraati. Bagher Parham, Smaeil Khoei, Hossein Dowlatabadi, Naser Rahmaninejad, Robab Moheb, Maryam Hole, Saeed Yosef, Hayedeh Torabi, Mohamad Jalali, Mahmod Kavir, Maryam Azizi, Reza Ghassemi, Jila Mosaed, Mohamad Robubi, Nanam, Hadi Ebrahimi, Iraj Gorgin, Manochehr Radin, Siavash Mirzaei, Mehrnoush Mazarei, Shirindokht Daghighian, Hamid Sadr, Kamron Amin Aveh, Mohammadbagher Samimi, Khosrow Bagherpour, Vafa Farhoudi, Elias Pourgholam, Kave Misagh, Vida Farhoudi, Gil Avaei, Azita Ghahreman, Sohrab Rahimi, Masoud Keshmiri, Reza Bishetab, Iraj Rahmani, Morteza Negahi, Afshin Karim Fard, Abbas Azadian, Ali Dashti, Ali Asghar Rashedan, Amir Mombini, Niko Kameron, Ali Reza Ataran, Ali Ohadi, Kamran Parsaei, Amir Ezati, Reza Abdi, Mitra Darvishian, Mehdi Jalilkhani, Amir Ezati, Elham Gheitanchi, Keyvan Fotohi, Abdolghader Baloch, Sameddin Ziaee, Reza Taleb, Serge Arakeli, Masome Taghipour, Roya Moghaddas, Shahrokh Raeisi, Alireza Tabibzadeh, Azar Mahloujian, Mehri Jafari, Mehrdad Mahmodi, Hadi Zamani, Malihe Tiregol, Siavash Maleki, Behrooz heshmat, Mandana Zandian, Sheema Kalbasi, Samsam Kashti.
The other writers:
Peter Swenborn, Hanneke Eggels, Rene Appel, Hester Knibbe, Jana Beronova.
هشتمین اعلامیه میرحسین موسوی از حبس خانگی
حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراس از تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرفنظر نمايم.
بسمه تعالي
مردم هوشيار و شريف ايران
طي روزهاي اخير صدا و سيما، خبرگزاريهاي دولتي، برخي روزنامه هاي دولتي و سايت هاي اينترنتي وابسته به دولت و روزنامه كيهان، بخش عمده اي از فضاي خود را به وارونه جلوه دادن آنچه قبل، حين و پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران رخ داد، اختصاص داده اند. آنها با استفاده از امكاناتي كه متعلق به شماست، نه تنها به پنهان ساختن تخلفات و حوادث دلخراشي كه در ايام اخير اتفاق افتاد مي پردازند بلكه مسئولان مستقيم و غيرمستقيم آن را كسي معرفي مي كنند كه تنها شما را در مسير احقاق حقي كه داشته ايد همراهي كرده است.
واقعيتي كه آنان بيهوده تلاش مي كنند ناديده انگارند آن است كه در اين انتخابات تقلبي بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به اين وضعيت به گونه اي غيرانساني مورد هجوم قرار گرفته و كشته، زخمي و يا بازداشت شده اند. اگر با مسببين جنايت كوي دانشگاه در 18 تير 1378 به گونه اي مناسب و قانوني برخورد مي شد امروز شاهد تكرار آن فجايع در ابعادي وسيع تر و وارونه جلوه دادن واقعيتها به گونه اي جسورانه تر نبوديم.
همان ها هستند كه هنوز با اتكاء به امكاناتي كه متعلق به عموم مردم است در راستاي منافع گروهي خود بي پروا به دروغ گويي و پرونده سازي براي ديگران ادامه مي دهند و افعالي را كه خود عامل آن هستند، به بنده نسبت مي دهند. آنان غافلند كه موسوي با اين ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي رود. آنچه در اين روزها رخ داد اصل نظام جمهوري اسلامي را كه ميراث امام بزرگوار و شهداي گرانقدرمان است هدف قرار داده و اين چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتي اينگونه و تهديد به محاكمه از آن صرفنظر نمود.
من نه تنها از پاسخ گويي در برابر اين اتهامات واهمه اي ندارم بلكه آمادگي دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتي در كنار مسببان اصلي اغتشاشات اخير قرار گرفتند و خون مردم را بر زمين ريختند و اكنون كوشش مي كنند صحنه هايي را كه صدها شاهد و دهها تصوير آن را گواهي مي دهند به گونه اي ديگر جلوه دهند؛ آماده ام تا نشان دهم چگونه كساني كه عملشان در راستاي ايجاد هرج و مرج در كشور؛ تضعيف نظام و منافع بيگانگان است تلاش نمودند به بهانه تخريبگريهاي عناصري نامعلوم، جنبش سبز شما را اغتشاشگري و وابسته به بيگانه معرفي كنند؛ ولي حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراس از اينگونه تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرفنظر نمايم. از مجموع آراي ريخته شده در صندوقها تنها يك رأي متعلق به من است و شما به خوبي مي دانيد كه مشكل آنها با ميليونها رأيي است كه جوابي براي سرنوشت آنها ندارند.
باز هم از عموم ملت شريف ايران متواضعانه درخواست مي كنم با حفظ آرامش و پرهيز از ايجاد تنش، در دام بدخواهان كه كوشش مي كنند اين حركت گسترده اجتماعي را شورش و اغتشاش و وابسته به بيگانه قلمداد كنند، نيافتند و با زيركي و هوشياري كه ويژگي ممتاز شماست اين توطئه ها را مهار نمايند. تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعايت اصول و مباني نشأت گرفته از انقلاب اسلامي راهبرد اصلي است كه ضامن تداوم و دسترسي به اهداف شماست.
دشمن خارجي با همراهي ياران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست كه مطالبات اين حركت عظيم خودجوش را به خوارج بيرون از نظام نسبت دهد و حتي الله اكبرهاي از دل برآمده شما را چون قرآنهاي سر نيزه معرفي كند. بر ماست كه با رفتار و گفتار خود اين توطئه شوم را خنثي نماييم.
روز
۳ تیر ۱۳۸۸
برای شهدا شام غریبان برگزار کنیم
حتی نگذاشتند پدر ندا گریه کند. حتی نگذاشتند مادر ندا داغی را که بر دل داشت بگرید. نه اینکه نگذاشتند رای هایمان را بشماریم، که حتی نگذاشتند شهدایمان را بشماریم.
ما که تاریخ مان تاریخ عزاست، به نام قانون از عزاداری منع شدیم.
ای خدا این جا کجاست؟ ای خدا این چه غربتی است؟ این چه شام غریبی است؟ ای خدا از تو اجازه گریه می خواهم. از تو اجازه عزاداری می خواهم. ای خدا می خواهم جمعه شب، وقتی خورشیدت غروب کرد، شمعی برای شام غریبان ایرانم روشن کنم. شمعی روی بام خانه ام، شمعی پیشاپیش در خانه ام، شمعی در مساجدت، شمعی در کلیساهایت، شمعی در معابدت، شمعی در همه دنیا.
ای خدا این جمعه شب به من اجازه بده، به وقت غروب، برای ندا، برای ندای ایران که پرپر شد، برای شهدای ایران که پرپر شدند شمعی روشن کنم. ای خدا آیا آنها که نام ترا گروگان گرفته اند، با قانون تفنگ شان، این یکی را به مردم ایران اجازه می دهند؟
برای همدردی با خانواده شهداء، از کلیه ایرانیان سراسر جهان می خواهیم تا جمعه شب، هنگام غروب آفتاب، در سراسر جهان، در خیابان ها، در مساجد، در کلیساها، در معابد، در جلوی سفارتخانه های ایران، و در ایران در پشت بام ها با روشن کردن شمع به شام غریبان شهدای آزادی ایران بنشینیم.
هر ایرانی جمعه شب در غروب آفتاب برای شهدای آزادی یک شمع روشن خواهد کرد.
محسن مخملباف
ینج روز حضور بی خشونت!
مهلت ینج روز اضافه درخواستی شورای نگهبان برای مذاکره با نامزدها و رفع اختلاف آخرین فرصت برای ملت و میرحسین موسوی است که اگر هوشمندانه از آن استفاده نشود همه ی دستاوردهای چند روز مبارزه ی بی خشونت شان را بر باد خواهد داد. گویا حاکمان که استقامت ملت و رهبران شان را جدی تر از آن یافته اند که به ضرب و زور یایان یابد می خواهند با چانه زنی موسوی و کروبی را از مرکب شیطان به یایین آورند و بار دیگر به بده بستانی مطالبات قانونی ملت را فدیه کنند.
در زمان باقیمانده، بر رهبران این جنبش است که همچنان بر حضور و اعتراضات بی خشونت خود به هر بهانه و وسیله ای ادامه دهند و خامنه ای و شورای نگهبان را مجاب به عقب نشینی کنند. در غیر این صورت و با سکوت ملت و انزوای رهبران جنبش در چند روز آینده، شورای نگهبان با اطمینان از اتمام سوخت ماشین جنبش سبز، با بیانیه دروغینی دیگر فاتحه ی نامزدان معترض را خواهد خواند و بر ریاست جمهوری احمدی نژاد صحه خواهد گذارد. و زهی تاسف که این آغازی سخت و شییور جنگی خواهد بود که جمهوری اسلامی بدتر از گذشته و اکنون یر کینه ی خود در برابر ملت و رهبران خواهد نواخت.
از این رو سزاوار است همه ی گروه های سیاسی داخلی _ و حتی خارج از کشور _ که در همراهی با مردم یذیرای جنبش سبز در تظاهرات روزهای آینده شرکت خواهند کرد، راه عقل ییش گیرند. از شعار های گزنده و توهین آمیز بیرهیزند و با حرف شنوی از عموم ملت و رهبران کنونی کشور را از انقلاب خونینی دیگر نجات دهند. شک نکنند برای آنان حضور با سکوت و صلابت، از ضربه ی چماق سفیر گلوله و میله ی زندان و چوبه ی دار بهتر خواهد بود و نیک بدانند که عزیزتر از فرزند امثال شیخ جنتی نیستند که توسط یدران خود به بهانه محاربه با خدا به جوخه ی اعدام انقلاب سیرده شدند. نسخه ییچان انقلاب که بسیاری از آنان انقلاب ییشین را تجربه کرده اند خود بهتر می دانند که این حاکمان _ به نام دین _ بسیار بیش از خونی که در آن روزها به _ نام شاه _ بر زمین ریخته شد خواهند ریخت.
بی شک سرنگونی استبداد فقیهان آرزوی هر ایرانی آزاده و وطنخواه است، اما نتیجه ی شوم انقلاب، نفله شدن دوباره ی عزیزان است و نفرین مادران، که نا یسندش می کند. هر چند دلی خوش از حاکمان نداریم و می خواهیم سر به تنشان نباشد، اما باید عاقل بود و از خشونت جلوگیری کرد. شاید این ینج روز حضور با سکوت و یا لااقل شعارهایی با محتوای مطالبات حداقلی ملت را از شرشان خلاص کند، اما شعارها و حرکت های آمیخته به خشونت و فحاشی شمار اندکی از معترضان روز های اخیر نشان می دهد هزینه ی یرداخت شده بسیار گران تر از آن خواهد بود که بیارزد و به کار خاتمت استبداد آید. یس همان به که حاکمان را در نخستین قدم، به قبول همین مطالبه ی حد اقلی ابطال انتخابات فراخواند و در قدم های یس از آن نیز برای سرنگونی آنان راهی جز خشونت ییش گرفت و ییش از یرسیدن درباره ی شرکت نکردن در خشونت به طرح یرسش ها برای ییشگیری جدی از وقوع خشونت احتمالی اندیشید.
اینچنین است که به نظر می رسد در یکی دو روز اخیر، بخش بزرگی از جمعیت میلیونی روزهای نخست ترجیح داده است به خشونت آن گروه اندک دامن نزند تا داغ دوباره ای بر ییشانی مادر وطن ننشاند. اما بی شک همان جمعیت میلیونی به گوشه ی چشمی دوباره در صحنه حضور خواهد یافت اگر بداند جان نداهایی دیگر هزینه ی کوته فکری گروهی اندک در این سو و بی مغزانی در آن سو نخواهد شد! بیایید در روزهای سرنوشت ساز باقیمانده حضور یر رنگ خود را به شعار مرگ نیالاییم تا مرگ آفرین نشود! یس زنده باد حضور بی خشونت در ینج روز سرنوشت ساز!
امروز در برابر مجلس
دعوت موسوی و کروبی به تجمع
حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی تصمیم دارند امروز و فردا دو تجمع دیگر در اعتراض به "کودتای انتخاباتی" برگزار کنند. بنابر خبرهای منتشر شده اولین تجمع قرار است روز چهارشنبه سوم تیر در مقابل مجلس شورای اسلامی در میدان بهارستان تهران برگزار شود، و روز پنج شنبه نیز معترضان به تخلفات انتخاباتی قصد تجمع در مدفن آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی را دارند.
همزمان مهدی کروبی در بیانیه ای اعلام کرد که قصد دارد برای کشته شدگان حوادث اخیر که در سرکوب گسترده اعتراض مسالمت آمیز مردم از سوی نیروهای نظامی و شبه نظامی کشته شدند، مراسم سوگواری برگزار کند.
اخبار تائید نشده حاکی است که میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در تجمع مردمی مقابل ساختمان مجلس در میدان بهارستان که از ساعت 4 بعد از ظهر برگزار می شود، حاضر خواهند شد. اطلاعیه ای که با امضای "مردم معترض تهران، حامیان میر حسین موسوی و حامیان مهدی کروبی" منتشر شده همچنین از شهروندان خواسته تا روز پنج شنبه در "حرم آیت الله خمینی" تجمع کنند. در این اطلاعیه آمده است "با توجه به تاکید میر حسین بر اعتراض مسالمت آمیز برای احقاق حقوق، منتظر اعلام مسیر راهپیمایی و عزاداری هستیم، فعلا مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب امن ترین مکان به نظر می آید. تا در کنار آن روح آزاده به سوگواری شهدایمان بپردازیم."
در بخش دیگری از اطلاعیه مشترک حامیان میرحسین موسوی و حامیان مهدی کروبی با تاکید بر تداوم اعتراضات اعلام شده که "تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات هر شب در تمامی میادین اصلی و مهم تهرا" تا زمان ابطال انتخابات از ساعت 6 عصر به بعد برگزار می شود.
سردادن "ندای الله اکبر و یا حسین، میرحسین" که از هفته گذشته به روشی اعتراضی مردم تهران تبدیل شده نیز بنابر این اطلاعیه از ساعت ۱۰ شب هر شب تداوم خواهد یافت.
سوگواری برای "شهدا"
در واکنشی دیگر، مهدی کروبی با انتشار اطلاعیه ای ضمن ابراز تاسف از "صحنه های دلخراش و تکان دهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان" در جریان "اعتراض مسالمت آمیز در قبال تقلب و تخلف گسترده"، از مردم برای شرکت در مراسم سوگواری شهدای حوادث اخیر دعوت کرد.
در اطلاعیه کروبی که در سایت حزب اعتماد ملی منتشر شد، آمده است "اینجانب ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر و در جهت برگزاری مراسم سوگواری در شان و منزلت شهدا بدین وسیله از هموطنان عزیز دعوت می کنم در مراسم بزرگداشت شهدای چند روز گذشته كه متعاقبا زمان و مكان آن اعلام خواهد شد حضور یابند."
وی با اشاره به اینکه "علی رغم تلاش های مكرر تا كنون موفق به گرفتن مكان خاص برای برگزاری این مراسم نشده ایم" تاکید کرد: "با پیگیری های مستمر موفق به اخذ مكان مناسب برای برگزاری مراسم گرامیداشت شهدای حوادث اخیر شویم كه به محض به نتیجه رسیدن پیگری ها مكان و زمان برگزاری این مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد."
دبیر کل حزب اعتماد ملی از اینکه "اعتراض مسالمت آمیز هموطنان در قبال تقلب و تخلف گسترده و نادیده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترین مقام اجرایی کشور، با سرکوب و خشونت غیر قابل وصف مواجه شد" ابراز تاسف کرد، و گفت: "صحنه های دلخراش و تکان دهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان این سرزمین که مطابق نص صریح قانون اساسی و در جهت نشان دادن اعتراض خود به خیابان ها رفته بودند، دل هر انسان آزاده ای را به درد آورد."
کروبی با اشاره به اصل 27 قانون اساسی تاکید کرد که "تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است." وی با طرح این پرسش که "آیا به راستی با مردمی که در جمعه 22 خرداد با حضور خود حماسه افتخار آمیزی برای نظام خلق کردند، باید چنین بی رحمانه برخورد کرد؟" اعلام کرد"خیانت در امانت ملت مغایر تعهد دولت در قبال ملت بوده است و اتفاقا آنانكه حرمت رای مردم را پاس نداشتند به ملت باید مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند."
به گفته کروبی "اعتراض مسالمت آمیز ملت نسبت به خیانت صورت گرفته نه تنها مخل مبانی اسلام نیست بلکه در جهت اعمال آموزه های اسلامی است."
کروبی در اطلاعیه اخیرش چهار خواسته از مسئولان کشور را نیز اعلام کرد و از مقامات حکومت خواست تا به "تحویل پیکر شهدا به خانواده آنان و اجازه برگزاری مراسم سوگواری مطابق شان و منزلت آنان" اقدام کنند.
وی همچنین با اشاره به "بازداشت فله ای فعالان سیاسی و تعداد زیادی از هموطنان در راهپیمایی ها" اعلام کرد که کلیه این بازداشت ها "مطابق قوانین و مقررات کشور چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی غیر قانونی است" و بازداشت شدگان باید فورا آزاد شوند.
"فراهم آوردن امکانات و شرایطی در جهت درمان مجروحان اخیر"، و "لغو فضای سانسور و فشار بر مطبوعات و سایر رسانه ها" دو خواسته دیگر مهدی کروبی از مقامات حاکم بر کشور است.
روز
۲ تیر ۱۳۸۸
نقش جمهوری ، به پای خر
................................
خـلـق جـمـهوري طلب را خر كنم
زانـچـه كـردم بـعـد از ايـن بدتر كنم
گر نگردد مانع من روزگار
می شوم بر گرده ی آن ها سوار
فرق جمعی ، شیره مالی می کنم
خمره را از شیره خالی می کنم
نقش جمهوری ، به پای خر ببست
محرمانه زد به خم شیره دست
ناگهان ، ایرانیان هوشیار
هم ز خر بدبین و هم از خر سوار
های هو کردند کاین جمهوری است
در قواره از چه او یغفوری است؟
این چه بیرق های سرخ و آبی است
مردم ، این جمهوری قلابی است
ناگهان ملت ، بنای هو گذاشت
کره خر رم کرد ، پا بر دو گذاشت
نه به زر قصدش ادا شد نه به زور
شیره باقی ماند ، یارو گشت بور
شهید راه جمهوریت و آزادی، میرزاده عشقی
۱ تیر ۱۳۸۸
دیکتاتور ایران را محاکمه کنید!
تقاضای هزاران کاربر اینترنتی ایرانی از دادگاه لاهه
کاش متن به جای کلی گویی به مصداق همین روزهای اخیر و کشتار مردم اشاره می کرد. با احترام به نویسندگان و امضای متن، به نظر می رسد متن توسط متخصصین امر نوشته نشد ه است. در هر رو وقت کم است و از دوستان درخواست می شود همین متن امضا و به همه توصیه شود تا امضایش کنند.
To: Prosecutors of the International Court of Justice
Dear Madams/Sirs, Prosecutors of the International Court of Justice,
Based on the constitution of the Islamic regime ruling Iran, Ali Khamenei, the leader designated as The Absolute Theocratic Guardianship, has unlimited authority, his commands must be unconditionally enforced and he cannot be challenged or opposed in any way. As such, Ali Khamenei acts in nothing more than in his own self-interest, in dereliction of his duty to safeguarding the lives, property and dignity of the people of Iran and maniacally runs rough shod over our nation; and with the aid of his oppressive henchmen, they add to the multitudes of the tortured and murdered of this land. This is a dictator whose inept and brutal policies has stiffled any expression of dissent and has squarely put our country in the path of destruction.
This suffocation and continued injustice has drowned out the voices of protesting groups such as the legions of workers, teachers, students, writers, journalists, bloggers, etc. Each day the number of the executed and tortured, in the prisons increases, all simply as a result of differences of opinion or opposition to the regime’s course of action.
As a result, in view of the recent warrant issued by your court, in the case of Omar al-Bashir, the criminal leader of The Sudan, we the below signatories, call upon you to also investigate crimes committed by Ali Khamenei, and to also issue a warrant for his arrest.
دادستان محترم دادگاه کیفری بین المللی لاهه
از آنجا که بر اساس قانون اساسی رژیم اسلامی حاکم بر ایران، علی خامنه ای رهبر این رژیم به عنوان "ولایت مطلقه فقیه" اختیارات نامحدود دارد و احکام او لازم الاجراست، هیچ نیرویی توان مقابله با خواست او را در این کشور ندارد. بر این پایه، علی خامنه ای به عنوان یک رهبر خودکامه، بی اعتنا به جان و مال و ناموس مردم ایران، دیوانه وار بر این کشور فرمان می راند و به یاری ایادی سرکوبگر خود روز به روز بر شمار شکنجه دیدگان و کشته شدگان این سرزمین می افزاید. او دیکتاتوری است که با سیاست های نادرست و سرکوب هر صدای مخالف خود، کشور ما را در آستانه ویرانی کامل قرار داده است.
این خفقان و سرکوب های وحشیانه موجب شده که فریاد گروههای معترض اعم از کارگران، معلمان، دانشجویان، نویسندگان و وبلاگ نویسان راه به جایی نبرد و هر روز بر شمار شکنجه شدگان و اعدامیان در زندان ها که تنها به دلیل اختلاف عقیده و مخالفت با مشی و عملکرد مسئولان این رژیم بازداشت شده و در زندان به سر می برند، افزوده گردد.
از این رو ما امضا کنندگان زیر، با توجه به حکمی که آن دادگاه محترم در باره "عمر البشیر" رهبر جنایتکار سودان صادر کرده است، خواهان رسیدگی به جنایات علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و صدور حکم مقتضی برای وی هستیم.
Sincerely,
Sign [امضا کنید]
ییشنهاد تنظیم شکوائیه خطاب به دادگاه لاهه
خامنه ای با این آخرین حرکت مذبوحانه، هیچ راه گذشت و بازگشت برای ملت و خود نگذارده است و با آلودن _ این بار _ عریان و آشکار دست خود به خون جوانان وطن نشان یلیدی و یلشتی یک جنایتکار مستبد را تا ابد بر ییشانی تاریخ ولایت فقیهان به نمایش گذارده است! او نخستین و آخرین جنایتکاری نیست که باید بدین خاطر در برابر بشریت به یای میز محاکمه کشانده شود. فردا دیر است چه مهلتی دیگر به جنایتکار برای کشتار خواهد داد.همین امروز به این ییشنهاد فکر و بدان عمل کنیم!
دوست گرانقدر، نویسنده ی وبلاگ ملاحسنی ییشنهاد کرده است دوستانی که در امر وکالت و تنظیم دعاوی مهارت دارند متن شکوائیه ای به دادگاه لاهه را تنظیم کنند تا در آن علی خامنه ای را به جرم دستور کشتار جمعی مردم بی دفاع ایران تحت تعقیب قانونی قرار دهند.
ملا حسنی به درستی گفته است بسیاری حاضرند تا این درخواست را امضا کنند. او خواسته تا این ییشنهاد جدی گرفته شود. بیایید این ییشنهاد را جدی بگیریم و در تنظیم و انتشار شکوائیه اقدام کنیم. دوستان متخصص یا ییش بگذارند.
ییشنهاد ملا حسنی
۳۱ خرداد ۱۳۸۸
بيانيه شماره ۶ ميرحسين موسوي خطاب به مردم
اعتراض به دروغ و تقلب حق شماست. به احقاق حقوق خود اميدوار باشيد و اجازه ندهيد كساني كه براي نااميدي و ارعاب شما مي كوشند خشمتان را برانگيزند.
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
خبر دلخراش شهادت گروهي ديگر از معترضان به وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخير، جامعه ما را در بهت و سوگ فروبرده است. تيراندازي به مردم ، پادگاني شدن فضاي شهر، ارعاب، تحريك و قدرت نمايي همگي فرزندان نامشروع قانون گريزي شديدي است كه در معرض آن قرار داريم و عجبا كه بانيان چنين شرايطي ديگران را به اين خطا متهم مي كنند.
به كساني كه مردم را به خاطراظهار نظر قانون شكن ناميده اند خبر مي دهم كه بي قانوني بزرگ عدم اعتنا و نقض صريح اصل 27 قانون اساسي از سوي دولت در عدم صدور مجوز براي اجتماعات مسالمت آميز است. آيا مردمي انقلابي كه با مشابه همين اجتماعات ما و شما را از فراموشخانه هاي تاريخ ستم شاهي بيرون آوردند مورد ضرب وجرح قرار گيرند و تهديد به زورآزمايي شوند؟
اينجانب به عنوان يك هم سوگ همچنان مردم عزيز را به خويشتنداري دعوت مي كنم. كشور متعلق به شماست. انقلاب و نظام ميراث شماست. اعتراض به دروغ و تقلب حق شماست. به احقاق حقوق خود اميدوار باشيد و اجازه ندهيد كساني كه براي نااميدي و ارعاب شما مي كوشند خشمتان را برانگيزند. در اعتراضات خود همچنان به پرهيز از خشونت پايبند بمانيد و چون پدران و مادراني دل شكسته با رفتارهاي نامتعارف فرزندانتان در قواي امنيتي برخورد كنيد. در عين حال از نيروهاي نظامي و انتظامي انتظار دارم نگذارند خاطرات اين ايام لطمه هاي جبران ناپذير به روابط آنها و مردم بزند.
اين كه نام و نشان شهيدان، مجروحان و بازداشت شدگان به خانواده آنها اطلاع داده نشود و آنان در سرگرداني قرار گيرند هيچ سودي در برقراري آرامش ندارد و تنها احساسات را جريحه دار مي كند. همچنين است دستگيري هاي فله اي كه تنها موجب هتك پرهيزها و برداشته شدن رعايت ها ميان فرزندان نظامي و انتظامي ملت و بدنه جامعه مي شود.
از خداوند متعال براي اين شهيدان عزيز رحمت و علو درجات مسئلت مي كنم و براي خانواده هاي داغديده شان صبر و اجر آرزو دارم.
ميرحسين موسوي
31 خرداد 1388
"راه رهایی از این وضعیت آشفته بسته نیست."
خاتمی: اعتراض به شیوه مدنی حق مسلم مردم است
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مردم در صحنه از دست آوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است که باید آن را پاس داشت و راههای آن را گشاده تر کرد. این حضور شکوهمند از همه بخش ها و گروههای سنی و صنفی در ایران یک پیام روشن دارد که مردم صاحب کشور و انقلاب اند. این پیام را امروز نیز باید دریافت؛ سکوت اعتراضی و رفتار مدنی مردم در راهپیماییها هم نشانه رشد و بیداری و مسؤولیت پذیری مردم است و هم حکایتگر این واقعیت انکار ناپذیر است که مردم دارای حقوق اساسی و مشخص هستند که هر نظامی موظف به رعایت آنهاست. تبلیغات تحریک کننده و اهانت آمیز نسبت به مردم که همواره مستقل عمل کرده اند و انتساب حرکت سالم آنان به بیگانگان خود جلوه ای از اعمال سیاست های نادرست است که سبب دورتر شدن مردم از حکومت می شود.
در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه حضور را آفریدند نتیجه اعلام شده را باور ندارند و به آن معترض اند. اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا می داند به کدام سرانجام برسد.
باید حق مردم را پاس داشت و در عین تدبیر در برابر هرگونه تشنج و تشنج آفرینی و ناامنی (که از ساحت مردم به دور است) باید از شیوه های پرهزینه و زیانبار برای نظام و مردم از جمله مقابله نظامی و خشونت فاصله گرفت و همگان در جهت ترمیم اعتماد عمومی که پشتوانه اصلی نظام و کشور است برآییم و حرکت کنیم.
ضرب و جرح و ارعاب که نمونه تأسف آور آن را در روز شنبه شاهد بودیم و موجی از دستگیری از زنان و مردان و نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور از اولین ساعات اعلام نتایج تاکنون و ممانعت از اجتماعات آرام و باوقار مردم که از نشانه های فرهنگ بالای هموطنان است، مشکلات را افزون می کند.
فرصت ها به سرعت می گذرد و به تهدید تبدیل می شود، در حالی که بر این باورم که هنوز راه رهایی از این وضعیت آشفته بسته نیست و نیازی به امنیتی کردن و نظامی کردن فضا ندارد.
ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایت اند راه حل مسأله نیست.
در بازگشایی این گره چرا نگاهی به روش و سیرت حضرت امام (ره) نداریم که در موارد مشابه بوده است و می تواند و باید مورد تأسی و اهتمام قرار گیرد.
تعیین هیأتی عادل، کاردان، بیطرف و شجاع که به ویژه مورد اعتماد معترضان هم باشد و پذیرش داوری منصفانه آن هیأت راهی برای عبور از این مرحله و گامی مثبت در جهت تقویت نظام و بازسازی اعتماد عمومی و نیز نشانه تصمیم گیری خطیر و گره گشا در هنگامه های حساس به نفع مردم و در جهت آرمانهای انقلاب است.
آزادی سریع دستگیر شدگان و زندانیهایی که موجب نگرانی عمیق خانواده های آنان و بسیاری از مردم شده است و نیز بازکردن راههای ارتباطی و اطلاع رسانی که متأسفانه همه را بسته اند می تواند فضای جامعه را تلطیف کند.
از سوی دیگر اعتراض و انتقاد به شیوه مدنی و به دور از هرگونه ناآرامی را که حق مسلم مردم است باید همگان پاس داریم.
نفی خشونت و تغییر فضاسازی کین توزانه و دشمن آفرین و مبتنی بر تهمت و افترا به فضای جدید مبتنی بر حقیقت، به محبت و دوستی و تعامل با یکدیگر نیز باید سرلوحه عمل قرار گیرد.
در این صورت است که هر هزینه ای که پرداخت شود نظام با همه ارزشهایش مصون و محفوظ خواهد ماند.
مردم حضور دارند و همچنان در انتظارند، این حضور را باید محترم شمرد.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله * علیه توکلت و الیه انیب
سید محمد خاتمی
31 خرداد 1388
BBC
۳۰ خرداد ۱۳۸۸
بیانیه موسوی در پاسخ به تهدیدات رهبر
یک روز پس از اظهارات تهدید آمیز رهبر جمهوری اسلامی علیه معترضان به تخلفات انتخاباتی، میرحسین موسوی با انتشار بیانیه ای خطاب به مردم ایران اعلام کرد: "نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نا اهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدارن راستگویتان است از شما مصادره کنند." وی توصیه کرد: "با توكل به خداوند و امید به آینده و تكیه بر توانمندیهایتان حركات اجتماعی خود را پس از این نیز براساس آزادیهای مصرح در قانون اساسی و اصل امتناع از خشونت پیگیری كنید."
وی همچنین اتهام روز گذشته رهبر جمهوری اسلامی در خصوص تلاش هایی در مورد وقوع انقلاب مخملی در ایران را رد کرد و بدن ذکر نام وی گفت: "چقدر بیانصافند کسانی که منافع كوچكشان آنها را وا می دارد تا این معجزه انقلاب اسلامی را ساخته و پرداخته بیگانگان و «انقلاب مخملین» بنامند. "
موسوی اظهار داشت: "چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم."
وی ضمن تاکید براینکه "هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی درمعرض خطر قرار گیرد" افزود: "براین باورم كه انگیزه و خلاقیت شما مردم همچنان میتواند حقوق مشروع تان را در چهرههای مدنی جدید مورد پیگیری قرار دهد و محقق كند. مطمئن باشید كه اینجانب همواره در كنار شما خواهم ماند."
نخست وزیر دوران جنگ در بخش دیگری از پیام خود، در پاسخ به سخن شخص اول نظام جمهوری اسلامی که تفاوت آرای زیاد احمدی نژاد با رقبایش در آمار اعلام شده توسط وزارت کشور را دلیل قطعیت پیروزی وی دانسته بود آورد: "اگر حجم عظیم تقلب و جابهجایی آرا، كه آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دلیل و شاهد فقدان تقلب معرفی شود، جمهوریت نظام به مسلخ كشیده خواهد شد و عملا ایده ناسازگاری اسلام و جمهوریت به اثبات میرسد."
وی در اشاره ای به اظهارات آیت الله خامنه ای که علی رغم پافشاری بر صحت انتخابات خواستار پی گیری شکایات نامزدهای معترض در شورای نگهبان شده تصریح کرد: "اكنون مقامات كشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسئولیت آن را پذیرفتهاند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کردهاند، به صورتی که این رسیدگیها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بیش از 170 حوزه انتخاباتی تعداد آرای به صندوق ریخته شده بیشتر از تعداد واجدین شرایط باشد." موسوی در ادامه با رد شکایت بردن به شورای نگهبان افزود: "از ما خواسته میشود كه در این شرایط شكایت خود را از طریق شورای نگهبان پیگیری كنیم، حال آن كه این شورا در عملكرد خود چه قبل، چه حین و چه بعد از انتخابات عدم بیطرفی خود را به اثبات رسانده است و نخستین اصل در هر داوری رعایت بیطرفی است."
متن کامل بیانیه موسوی
ننگ و نفرین بر دیکتاتور
هیچ پليدی و پلشتی را با همین چند قطره خونی که بر خاک وطن ریخته ای قیاس نتوان کرد! چشم یر خون بسته اش را ببین! به آینده دوخته بود و تو به یلیدی و یلشتی تمام بر دوختی اش! و آن چشم نازنین بازش! به چشمان خالی از شرم تو خیره شده و می یرسد:
بای ذنب قتلت؟! حضرت آقای خامنه ای!
دعوت به تظاهرات وبلاگی
فراخوان به اقدام عاجل
پیشنهاد اخبار روز به ایرانیان خارج از کشور پس از سخنان ۲۹ خرداد خامنه ای
علی خامنه ای در نماز جمعه ۲۹ خرداد اعلام کرد به خواستهای مردم تن نخواهد داد. صرفنظر از واکنش رهبران اصلاح طلب، مردمی که در روزهای اخیر به خیابانها آمدند با تهدید خامنه ای از میدان به در نخواهند رفت. در این شرایط، بیم سرکوب گسترده می رود.
اقدام عاجل برای جلوگیری از این سناریوی سیاه، مهمترین وظیفه ایرانیان خارج از کشور است. هر چه ایرانیان و گروه های سیاسی ایرانی متحدتر و یک صداتر عمل کنند، تأثیر حرکت آنها بر افکار عمومی جهان و دولتهای خارجی بیشتر است. علاوه بر تظاهرات سراسری در شهرهای مختلف جهان که باید ادامه یابد، ضرورت فوری وجود دارد که رهبران و مسئولان گروه های سیاسی و سایر جمعیت های ایرانی صرفنظر از اختلافات خود، به اتفاق به دولت ها، سازمانهای بین المللی، رسانه ها، احزاب، نهادهای حقوق بشری و غیره مراجعه کنند، نسبت به فاجعه ای که در ایران در حال شکل گیری است هشدار دهند و اقداماتی از این قبیل را خواستار شوند:
• از دولتها خواسته شود به جمهوری اسلامی در مورد عواقب سرکوب گسترده مردم ایران هشدار دهند.
• از دولتها خواسته شود به رهبری ایران بگویند سرکوب مردم ایران، به وضع تحریمهای شدید علیه رژیم ایران خواهد انجامید.
• از دولتها خواسته شود در صورتی که رژیم ایران به خواست توقف خونریزی در ایران تن ندهد، رژیم ایران را تحریم کنند.
• به رسانه های بین المللی یاری رسانده شود که اخبار مربوط به رویدادهای ایران را منتشر کنند و سانسور وضع شده از سوی رهبری ایران را بشکنند.
• از مردم آزادیخواه سراسر جهان خواسته شود به تظاهرات جهانی علیه سرکوب در ایران بپیوندند.
اخبار روز
۲۹ خرداد ۱۳۸۸
پر گوی و یاوه ساز شدی، / بی حد زبان دراز شدی
گر شعله های خشم وطن / زین بیشتر بلند شود
ترسم به روی سنگ لحد / نامت عجین به گند شود
پر گوی و یاوه ساز شدی، / بی حد زبان دراز شدی
ابرام ژاژخایی ی تو / اسباب ریشخند شود
هرجا دروغ یافته ای / درهم چو رشته بافته ای
ترسم که آنچه تافته ای / بر گردنت کمند شود
باد غرور در سر تو، / کور است چشم باور تو
پیلی که اوفتد به زمین / حاشا دگر بلند شود
بر سر کله گشاد منه، / خاک مرا به باد مده
ابر عبوس اوج - طلب / پابوس آبکند شود
بس کن خروش و همهمه را، / در خاک و خون مکش همه را
کاری مکن که خلق خدا / گریان و سوگمند شود
***
نفرین من مباد تو را / زان رو که در مقام رضا
دشمن چو دردمند شود، / خاطر مرا نژند شود
خواهی گر آتشم بزنی / یا قصد سنگسار کنی
کبریت و سنگ در کف تو / خاموش و بی گزند شود
سیمین بهبهانی
۲۵ خرداد ۱٣٨٨
لحظه به لحظه با مانور نماز جمعه امروز
خامنه ای _ با بشارت به تقوا !!!_ و از سکینه ی الهی و صلح حدیبیه می گوید! فقط خدا می داند چه در سر دارد! از تشویش دل مسلمانان از سوی دشمنان هم می گوید،همچنان که از کوتاه آمدن ییامبر در حدیبیه گفته است و آرامش الهی!
اندک اضطرابی را در برابر طوفان های گوناگون منکر است و آن را نشانه ی الهی می داند!
می گوید مبادا به خود مغرور شویم و از وظایفمان غفلت کنیم!به خصوص شما جوان های عزیز در
سراسر کشور!
مبادا ندانیم به کجا می خواهیم برویم!چه جور می خواهیم برویم!
فعلا زده به صجرای کربلای معنویت!
خطبه ی اول در حال تمام شدن است با دعاهای همیشگی!خطبه ی دوم به خیر باد!
خطبه ی دوم باز با توصیه به تقوای الهی آغاز شد!
_خطاب به عموم ملت: یک دنیا تجلیل و تعظیم و تشکر!کار بزرگی کردید!به صراحت می خواهد بگوید تملق می کند! نمایش عظیمی بود در دلبستگی ملت به نظامشان! مشابه اش را هم در دموکراسی های دنیا سراغ ندارد!(تکبیر نمازگزاران!)
دست مبارک ولی عصر را انسان می بیند یشت سر این حادثه!
نسل جوان ما به خصوص نشان داد همان شور و شعور و تعهد سیاسی نسل اول را دارد!
این هاچیز کمی نیست! البته بین مردم اختلاف سلیقه و رای هست!لیکن یک تعهد جمعی است برای حفظ نظام!
یک زلزله سیاسی برای دشمنان و برای دوستان یک جشن تاریخی!
وفاداری مردم برای تجدید ییمان با امام و شهدا و یک نفس تازه کردن برای نظام جمهوری اسلامی!
این انتخابات مردمسالاری دینی را به رخ همه عالم کشید!
همه دیدند مردمسالاری دینی یعنی چه!!!!!!!!
اگر مردم به آینده امید و به نظام اعتماد نداشته باشند در انتخابات شرکت نمی کنند!
دشمنان می خواهند این اعتماد را متزلزل کنند! می خواهند مشارکت را بگیرند تا مشروعیت را از نظام بگیرند!
وقت را تلف می کند!مقدمه چینی بس است! بترک و بگو!
فرض ما این بود و هست که رقابت ،رقابت میان جریان های متعلق به نظام اسلامی است.
غلط می کنند می گویند دعوا میان موافقان و مخالفان نظام اند. یکی رئیس جمهور خدوم و مورد اعتمادماست!!!. یکی نخست وزیر خود من بوده 8 سال. یکی فرمانده ی سیاه بوده و یکی از انها دو دوره رئیس مجلس بوده است.اینها عناصر نظام اند!
البته مورد انتقاد اند بعضی آقایان.بعضی را بهتر می دانم برای کار!اما مردم هر که را خواستند انتخاب کردند!
مردم تشخیص دادند چه کسی به نظام تعلق بیشتری دارد به او رای دادند!
آب یاکی تا اینجا ریخته شده است!
گویا خامنه ای خیال عقب نشینی ندارد!
می گوید مناظره ها ییش از انتخابات خوب بوده اما نباید کش ییدا کند بعد از انتخابات!!!
سیاه نمایی وضع موجود و دوره های گذشته هر دو بد بود!
به اتهامات و شایعات تکیه شد! بی انصافی شد هم به این دولت با این همه حجم خدمت! هم دولت های گذشته!
ارتباط قطع شد!!!!
اگر خونی ریخته شود مسئولش شما خواهید بود!
اگر افراطی کری ها ادامه ییدا کند مسئول خونریزی ها و هرج و مرج ها شما هستید! ( به نقل از بالاترین)
خدا راهییمایی فردا را به خیر بگذراند!
ساعت 2:40 بامداد به وقت کالیفرنیا! نتوانستم باقیمانده ی فرمایشات! را بشنوم! ارتباط همچنان قطع ماند! اما تا همین جایش هم بوی خوبی نمی آید! کاش به خیر بگذرد!
اگر توانستم می روم بخوایم!
هشیار باشید!
۲۸ خرداد ۱۳۸۸
چه باید کرد؟ - مانیفست 5 دقیقه ای
به نقل از سیبستان
خواندن متن زیر چند دقیقه ای بیشتر وقت نمی گیرد اما نکاتی اساسی را مطرح می کند. ما این روزها به متن هایی از این دست که باطل السحر شعبده بازان صدا و سیما و دولت کودتا باشد نیازمندیم. نظرات تکمیلی یا شواهد تاییدی را به صورت کامنت مطرح کنید و هر قدر می توانید این متن را تکثیر کنید: این متن در صفحه ویژه میرحسین موسوی در فیس بوک منتشر شده است - یکی از رسانه های اصلی در جنبش سبز ایرانیان:
استراتژي دشمنان مردم ترسيدن و ترساندن است. مي خواهند جمهوري اسلامي را با حکومت ترس جايگزين کنند. بيهوده نيست که شعار ميرحسين دولت اميد است. پس اميدوار و شجاع و پر از رويا باشيد. زندگي بدون رويا ارزش زيستن ندارد. نگذاريد روياهايتان را بکشند و براي آنها مبارزه کنيد. تمام لحظه ها و ساعات در مبارزه با اين کودتاي سياسي مهم اند. سريع باشید. کار امروز را به فردا، کار صبح را به عصر و کار اين لحظه را به لحظه ديگر موکول نکنيد. اگر لازم است شب بيداري بکشيد. اين روزها و تمام لحظاتشان مهم است.
اگر هيچ وسيله ارتباطي نداريد براي ارتباط حضوري و چهره به چهره از همين لحظه وقت بگذاريد. اطرافيان و دور و بري ها در اولويتند. از بحثهاي وقتگير پرهيز کنيد. موافقان خود را نيرو دهيد و آنها را هم براي ارتباط چهره به چهره فعال کنيد. با دلايل و اطلاعات پشتيبان خودتان را مجهز کنيد. پيامهاي استراتژيک شما اينهاست:
1- يک باند ارعاب و ترور با نفوذ در دولت، بسيج و نيروهاي امنيتي است که ناامني ايجاد مي کند و تخريب اموال عمومي کار خودشان و به دستور آنها است.
2- استقلال را در کنار آزادي و جمهوري اسلامي مي خواهيم و به بيگانگان اجازه دخالت در امور داخلي نمي دهيم. به دولت اجازه انگ زدن به نخبگان هم نمي دهيم.
3- ميرحسين خواست اکثر ايرانيان است نه فقط تهران
4- ما ملت شجاعي هستيم. با ترساندن و ارعاب به ما توهين نکنيد. قدرت اطلاعاتي و امنيتي، امانت ماست در دست شما. اگر خيانت کنيد از شما مي گيريم و به اهلش مي دهيم. نيروهاي نظامي و انتظامي فرزندان ملتند.
5- کودتاي سياسي در قالب آراي پيش-ساخته محکوم است. انتخاباتي که بر خلاف مقررات اجرا شده باطل است و شوراي نگهبان قانون اساسي بايد آن را ابطال کند. مساله ما شمارش چند صندوق پيش-ساخته نيست. ما خواهان تجديد انتخابات با مجريان و ناظران سالم و بي طرف هستيم.
6- نهاد روحانيت سرمايه اين کشور و پشتيبان مردم بوده است. ما خواهان برداشتن سرپوش و سانسور دولت از عزت و حرّيت روحانيت ايم.
استراتژی ارتباطی ما
در شرايط موجود چه استراتژي ارتباطي بايد در پيش بگيريم؟ جريان پشت اين تقلب گسترده انتخاباتي و صحنه گردانان اين کودتاي سياسي، عمليات رواني گسترده اي را با نفوذ در صدا و سيما و محدود کردن کانالهاي ارتباطي مردم آغاز کرده تا بتواند بحراني را که با اين ابعاد پيشبيني نميکردند مديريت کنند. آنها با هوشمندي پيامهاي رسانه اي شان را مديريت مي کنند. لازم است به فنون بدل اين پيامها مسلح شويم و به سريعترين شکل ممکن اطرافيانمان را آگاه کنيم.
نطریه گلوله ای دولت کودتا
از نظر دانش ارتباطات، استراتژي ارتباطي اين جريان بر "نظريه گلوله اي" مبتني است. مطابق اين نظريه آنها فکر مي کنند ارتباط برقرار کردن يک جنگ است: رسانه يک اسلحه است، پيام يک گلوله و مردم هدف هستند. تنها کافيست خوب نشانه گيري کنند. آنها مردم را سيبل بي اختيار، بي تمييز و ناآگاه خود و رسانه هاي بيگانه مي دانند و ترجيح مي دهند در رقابت با ديگر رسانه ها گلوله هاي بيشتري به سوي مردم پرتاب کنند. صدا و سيما تجربه نسبتا موفقي در اين نشانه گيري داشته است اما به مرور تعداد قابل توجهي از مردم از تيررس او خارج شده اند و برد اسلحه شان کاهش يافته. با اين وجود کوشيده اند منتقدانشان را خلع سلاح کنند و رسانه هاي آنها را به حداقل ممکن برسانند. اين روزها با خلع سلاح اينترنتي و تلفني هم مواجهيم. اما انسانيت و ارتباطات چهره به چهره و انساني شما چيزي است که نميتوانند از شما بگيرند. سوال اصلي اين نوشته اين است که شما در ارتباط با خود يا مردمي که در تيررس آنها هستند چکار مي توانيد بکنيد؟ اين نوشته مي کوشد به اين سوال ارتباطي پاسخ دهد.
تحليل محتوای پیام های صدا و سیمای کودتا
در دو روز گذشته صدا و سيما چه پيامهاي استراتژيکي را به سوي مردم شليک کرده است؟
1- ترس از ناامني: تا زماني که تعداد معترضان کم به نظر مي رسيد آنها اغلب اراذل و اوباش معرفي مي شدند و کساني که به اموال عمومي آسيب مي زنند و مزاحم زندگي روزمره مردمند. بعد که آمارشان قابل توجه شد و شعار دادند که "ما مردميم نه اوباش" گفتند که اراذل خود را بين مردم پنهان کرده اند. مردم هم انتظار دارند با اوباش و مخلان امنيت برخورد تندي صورت بگيرد. آنها ژست ناجي مردم در مقابل اوباش را به خود مي گيرند.
جالب است بدانيد گزارشهاي متعددي حاکي از آسيب رساندن نيروهاي لباس شخصي و نيروهاي ضد شورش به اتوموبيلهاي مردم و اموال عمومي و بانکهاست. او مشکل را ايجاد مي کند و خود را حلال مشکل و ناجي شما معرفي مي کند. اما براي اينکه شما را نجات دهد شرط مي گذارد. شرطش اين است که به بقيه حرفهاي او هم گوش دهيد و تسليم کانديدايي که او از صندوق در آورده باشيد. او شما را مي ترساند و بهايي که براي از بين بردن ترس مطالبه مي کند اعتماد و تسليم شماست. اگر نترسيد يا تسليم نشويد به طريق ديگري شما را مي ترساند. کافيست بازي نخوريد و بي آنکه عصباني شويد به اين بازي بخنديد و مردم را نيز از اين بازي آگاه کنيد.
2- ترس از بيگانه و انقلاب مخملي: استقلال از دخالت بيگانگان يکي از مهمترين شعارها و يکي از مهمترين موفقيتهاي نسبي انقلاب و جمهوري اسلامي بوده است. شعار و دستاورد مهمي که خيلي اوقات از بس تکرار شده است قدرش را به اندازه کافي نمي دانيم. تجربه تلخ و بيم ما از دخالت بيگانگان در امور داخلي مان گاه مورد سوء استفاده دولتها براي توجيه رفتارشان در محدود کردن آزاديمان بوده است. شعار ديگر انقلاب؛ يعني آزادي، بدين ترتيب در محاق رفته است. هر صداي مخالف و منتقدي را صداي بيگانه و ايادي استکبار و صهيونيزم دانستن روش ديگر راه انداختن بازي "ترسو و ناجي" است. صدا و سيما مدام تکرار مي کند که رسانه هاي بيگانه از رفتار منتقدان دولت و معترضان به انتخابات خشنودند و آنها يا برخي در ميان آنها را خط مي دهند. آنها با اين برچسب گروه هاي مرجع، روشنفکران و مخالفان خود را از ميدان بدر مي کنند. همه شما ديده ايد که کيهان و رسانه هاي دولت بارها ميرحسين موسوي و پشتيبانانش را به آلت دست غرب بودن متهم کرده است.
اسلام به لهجه روسی
جالب است بدانيد پرونده کساني که اين برچسبها را در تيراژ انبوه توليد مي کنند در وابستگي و دلبستگي با بلوک شرق و پسمانده هاي کمونيزم در روسيه و سرويسهاي اطلاعاتي روسيه و چين خالي از ابهام نيست. آقاي احمدي نژاد و برخي نزديکانش در گذشته همگي مدتي در وزارت خارجه در بخش روسيه کار کرده اند. براي نمونه حاتم بخشي پاره اي از درياي خزر را در کنار معلق ماندن پروژه نيروگاه بوشهر به ياد آوريد تا ترديدتان قويتر شود. به نظر مي رسد نه تنها آزادي به بهاي استقلال، که استقلال و جمهوريت نظام نيز به بهاي قرائتي اسلامي از يک پروژه امنيتي روسي در خطر است. لازم است بار ديگر شعار"استقلال، آزادي جمهوري اسلامي" را در کنار الله اکبر مورد توجه قرار دهيم. و ضمن حفظ هشياري در مورد مداخله بيگانگان از برچسب براندازي نرم يا انقلاب مخملي نترسيم. دوري از برخي حرکتها مثل نوشتن نامه به سران کشورهاي خارجي براي طرد احمدي نژاد، يا شعارهاي نامربوط يا تحريک کننده از همين هشياري ناشي مي شود. ما کاري به بيگانگان نداريم و فقط برگزاري مجدد انتخابات به شکل قانوني و با حضور ناظران را خواستاريم.
هدف اصليِ بزرگ کردن اين ترس، ايجاد شکاف بين مردم و نخبگان است و پيدا کردن بهانه براي دستگيري اساتيد دانشگاه، روزنامه نگاران، فعالان مدني و گروههاي مرجع با برچسب جاسوسي و براندازي. لازم است اساتيد دانشگاه و نخبگان بر پابندي و علاقه شان به نظام تاکيد کنند و پابندي طراحان سناريوي تقلب را به انقلاب و شعارهاي آن مورد سوال قرار دهند. در عمل چه کسي در کار براندازي نرم است؟
3- معترضان برخي از تهراني ها هستند: اين پيام مدام تکرار شده است که راي موسوي فقط در تهران بيشتر بوده و تهراني ها بايد به راي مردم کشور گردن بگذارند. اعتراضات مردم ساير شهرها بازتاب رسانه اي قابل توجهي نيافته است.
مي دانيد که گزارش کميته صيانت از آرا حاکي از برتري نسبي موسوي در شهرها و نقاط مختلف کشور است. لازم است به همه اطرافيان و طرفداران احمدي نژاد در خصوص برتري ميرحسين در اغلب نقاط کشور اطلاع رساني کنيم و نتايج پيش-ساخته شمارش آرا را با توجه به نقدهايي که در سايتها ديده ايد مورد نقد قرار دهيم. لازم است دانشجويان اعتراضات و نظر مردم شهرشان را بازتاب بيشتري بدهند و رسانه ها را به سمت آنها هدايت کنند.
4- ترس از جان و دستگيري: حمله به خوابگاه دانشجويان و مجتمع هاي مسکوني، اعلام گسترده کشته شدن هفت نفر در جريان تجمع آرام روز 25 خرداد ومسوول دانستن معترضان در اين مورد و تهديد صريح وزير اطلاعات در گفتگو با تلويزيون مبني بر دستگيري ساماندهندگان تجمعات و تمام آنچه مي دانيد. در اين پيام دولت ضمن آنکه خود را کشنده معرفي نمي کند و آشوبگران را مسبب کشتار مي داند، تلويحا پيام صريح خود را ميفرستد که مردم عزيز من شما را دوست دارم ولي با شما شوخي ندارم. اگر يک قدم ديگر جلو بياييد: "ميکشم". اينجا نيز "نظريه گلوله اي" اينبار با گلوله هاي نسبتا واقعي حاکم بر رفتار آنهاست.
موضع سپاه و ارتش
جالب است بدانيد فرماندهان ارتش به آنها پيغام داده اند که روي ما حساب نکنيد. عموم فرماندهان سپاه نيز پيام داده اند که ما رو درروي مردم نمي ايستيم و کشتار گسترده مردم توسط سپاه محال است. جوانترها خوب است بدانند که سپاه تشکيل شده از فرزندان دلسوز و خانواده هاي مومن ايراني است که هشت سال از جان گذشتگي خود در وفاداري به ملت ايران را در کارنامه خود دارند. آنها و بسيجيان راستين را با آغوش گرم و لبخند و گل پذيرا باشيد و در شعارها به اين سرمايه ها احترام بگذاريد و مهر بورزيد. خانواده هاي فرماندهان شهيد سپاه نظير خانوادههاي باکري و همت و بسياري از همرزمان گمنام، مومن و وطندوست آنها از همراهان ميرحسين موسوي اند. از آنها براي حضور در اجتماعاتتان دعوت کنيد.
5- تغيير صورت مساله در اعلام آراي پيش ساخته: رسانه ملي تاکيد مي کند که شمارش آرا درست بوده اما برخي ظرفيت شکست ندارند. شوراي نگهبان براي اطمينان کانديداها برخي يا همه صندوقها را دوباره خواهد شمرد. آنها در اين پيام، سوال از طريقه غيرقانوني برگزاري انتخابات را ناديده گرفته و صورت مساله را به اشتباه در شمارش جزيي آرا تغيير مي دهند تا آرايي که معلوم نيست از کجا آمده را دوباره بشمارند. خواسته ما برگزاري انتخابات مطابق قانون، با بي طرفي رسانه اي در فضاي آزاد رسانه اي و ارتباطي، عدم دخالت دولت و رسانه هاي دولتي، با حضور ناظران کانديداها در همه مراحل از جمله مرحله پلمب صندوقها در صبح رايگيري و شمارش و نقل و انتقال آرا در شهرها و از شهرها به تهران همراه با تدارکات لازم از جمله تعرفه کافي در همه حوزه هاي انتخابيه است. پيام مهم ما اين است که انتخابات باطل و مهندسي شده است و اطميناني از وجود خارجي راي هاي ما در صندوقهاي شوراي نگهبان نيست.
6- پشتيباني روحانيت: اکثريت علما و روحانيون طراز اول در قم و ساير شهرها پشتيبان راي مردم اند ولي صدا و سيما صداي آنها را سانسور مي کند و با برجسته کردن نظر چند چهره مثل آقاي جنتي و يزدي، نهاد روحانيت را خرج رفتار غير قانوني خود و پشتيبان خود معرفي مي کند. آنها تحت فشارها و ارعابي چندين برابر آنچه شما تصور مي کنيد هستند. در شعارهايتان به آنها احترام بگذاريد و به آنها جرات بدهيد. در تماس با دفاترشان از حکم خشونت وتيراندازي به منتقدان و تجمعات و حرمت آن سوال کنيد. بگذاريد آنها دولت را از اعمال خشونت نهي شرعي کنند. از آنها براي شرکت در اجتماعات دعوت کنيد و در مراسم و اجتماعات شان با رعايت قواعد احترام شرکت کنيد. به مساجد و حوزه ها برويد و با آنها گفتگو کنيد. آنها مي دانند که باند قدرت قصد کنار گذاشتن علما و جايگزيني مداحان و دينفروشان با آنها را دارند و به شما خواهند پيوست هرچند در ابتدا دوپهلو موضع بگيرند و از موضعگيري بترسند. شجاعت امام حسين(ع) را به آنها ياد آور شويد و بگوييد که از روحاني آزاده چه انتظاري داريد.
تمام حقوق اين نوشته مربوط به ملت ايران است و نقل و کپي برداري و باز توليد آن به هر شکل ممکن توصيه مي شود.
*با اندک ویرایش و افزودن بیشتر عنوانها و همه تاکیدها
۲۶ خرداد ۱۳۸۸
يک "فرصت تاريخی" برای قدرتمند کردن جامعه
اگر جامعه قدرتمند شود، در آن صورت گذر مسالمت آميز به دموکراسی امکان پذير خواهد شد. دموکراسی از پائين ساخته می شود. اصلاح از بالا در جايی امکان پذير است که قدرتمندترين افراد در ساختار سياسی اصلاحات از بالا را آغاز کنند (مانند اصلاحات سياسی گورباچف در شوروی، اصلاحات اقتصادی هواکوفنگ در چين). در جامعه ای چون ايران که قدرتمندترين فرد (يعنی سلطان) دشمن اصلی اصلاحات است، اصلاحات از بالا ناممکن است .
فرايند و فرآورده ی انتخابات در رژيم غير دموکراتيک جمهوری اسلامی از جهات گوناگون با معيارهای انتخابات دموکراتيک،آزاد و منصفانه تعارض دارد. نه تنها مخالفان حق داوطلب شدن ندارند، بلکه داوطلبانی که به قانون اساسی و اسلام هم اعتقاد و التزام دارند توسط شورای نگهبان حذف می شوند. در گام بعد، تمامی امکانات تبليغاتی - رسانه ای و مالی کشور در اختيار کانديدای مطلوب نظام قرار می گيرد. در روز رأی گيری با سازماندهی نيروهای نظامی- انتظامی- اطلاعاتی برای کانديدای مطلوب شان رأی به صندوق می ريزند، و در نهايت با تقلب های باور نکردنی، کانديدای مورد نظرشان را پيروز انتخابات معرفی می کنند. مهمترين اشکال ساختاری انتخابات ايران آن است که منجر به "انتقال قدرت" نمی شود. انتخابات آزاد افريقای جنوبی قدرت را از دکلرک به ماندلا منتقل کرد. انتخابات آزاد لهستان قدرت را از ژنرال ياروزلسکی به لخ والسا منتقل کرد. انتخابات آزاد چک قدرت را به واسلاو هاول منتقل کرد. ژنرال پينوشه پس از مذاکره با مخالفان سازمان يافته انتخابات آزادی برگزار کرد که منجر به انتقال قدرت به مخالفان گرديد، و اکنون يکی از زندانيان سياسی پينوشه،خانم ميشله باچلت سوسياليست، رئيس جمهور آن کشور است. در ايران اگر هم انتخابات کاملاً آزاد، رقابتی و منصفانه برگزار شود، قدرت از خامنه ای و نهادها و افراد تحت امر او به اصلاح طلبان منتقل نخواهد شد. هر فرد يا گروهی که پيروز انتخابات آزاد شود مجبور است تحت امر ولايت مطلقه فقيه و نهادهای تحت امر او کار کند. انتقال قدرتی در کار نخواهد بود.اما خامنه ای همين روزنه های تنگ تنفس را هم می بندد تا افراد و مردمی که تماماً گوش به فرمان سلطان نيستند در زير سلطه "سرداران سرمايه دار" له شوند.
اما انتخابات متقلبانه دهمين دوره رياست جمهوری از جنس ديگری بود. رهبر به مشارکت اکثريت مردم نياز داشت تا در زمانه ای که سه قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل ايران را تحريم کرده است، نظام را مشروع جلوه دهد. شرايطی ايجاد شد که مردم ايران گمان کردند می توانند از طريق صندوق های رأی به تحقير، فساد سياسی ساختاری، فقرگسترده، سرکوب سازمان يافته، نقض گسترده حقوق بشر، بی عدالتی، زوال اخلاق، و دروغگويی "نه" بگويند و از اين راه شرايط وحشتناک کنونی را تغيير دهند. مردم، خصوصآً جوانها، عرصه عمومی ای به رنگ زرد و سبز آفريدند که با شال خامنه ای و احمدی نژاد تفاوت داشت. تفاوت فقط در رنگ ها نبود، تفاوت شادی و اندوه، لبخند و گريه، و از همه مهمتر، تفاوت راه ها و مشرب ها بود. اين چنين بود که خامنه ای به راه خود رفت، معجزه کرد و معجزه هزاره سوم را از صندوق ها در آورد، صدای انا لله و انا اليه راجعون را نهاد جامعه برآورد، و مردم را سرخ و جامعه را سياه پوش کرد. و البته اکنون به امر او، منکرانی که از تصديق اين "معجزه الهی" سرباز می زنند بايد به خون کشيده شوند.
نظام ولايت مطلقه فقيه، يک بار ديگر در حال پوست انداختن است. انقلاب سوم آنها، يادآور انقلاب فرهنگی چين است. قرار است نسل دهه اول نظام، به نام مبارزه با فساد و رانت خواری، از ساختار سياسی حذف شود. هر از گاهی بساطی برچيده و بساطی تازه پهن می شود. نظام سلطانی(ولايت مطلقه فقيه) متکی به نظاميان و دلارهای نفتی است. دلارها در سپاه ، بسيج ، نيروی انتظامی و وزارت اطلاعات تزريق می شود. محصولی،وزير کشورکنونی، و کردان، وزير کشور سابق، نمادهای اين طبقه جديد هستند. اين طبقه جديد حامی تمام عيار سلطان و تابع فرامين اوست.
سلطان اپوزيسيون خارج از کشور را هم نمی تواند تحمل کند. به دستور او بسياری از مخالفان قربانی ترورهای سازمان يافته شدند. او تخم نفاق ، شک ، ترديد ،منیّت و حسادت را به جان همه افشاند، و سرانجام با تعيين "دستور کار سياسی"همه را به فريب انتخاباتی متقلبانه خود کشانيد تا به طور ضمنی به همگان گوشزد کند که نظام سلطانی فاقد مخالفان راديکال و ساختار شکن است. عجبا! مگر می شود نظام مطلقه مخالفان ساختار شکن نداشته باشد؟ مگر امکان دارد که اکثريت مخالفان در زمينی که سلطان تعيين کرده مطابق قواعد او بازی کنند؟ در اين بازی، زمين سراشيبی است، داوران همه گماشته سلطان هستند، و شمارشگرها پيروزيهای شما را پيروزی تيم سلطان وانمود می کنند. اين هم يکی ديگر از معجزه های سلطان است. اين حقيقت از فرط روشنی ديده نشد. اما پروژه متقلبانه سلطان نتيجه معکوس داد و شرکت در انتخابات به جای آنکه مشروعيت بخش به نظام سلطانی باشد همگان را به اين نتيجه رسانيد که نظام سلطانی بزرگترين نظام متقلب و يکی از غيراخلاقی ترين رژيم های موجود است. در واقع مردم ايران هوشمندانه با شرکت در انتخابات کوشيدند با نه گفتن به احمدی نژاد به شخص خامنه ای نه بگويند، و به اين ترتيب افسون نيرنگ را باطل کنند. او نيز که اين معنا را دريافته بود تصميم گرفت که بدون هيچ پروايی از احمدی نژاد و در واقع از شخص خود دفاع کند.
اين انتخابات از جنس ديگری بود. وقتی خاتمی از دور انتخابات کناره گرفت يکی از اصلاح طلبان دردمند و نظر ورز گفت: "کنار رفتن خاتمی بدين معناست که ديگر اصلاحات از بالا در جمهوری اسلامی ناممکن است." اين انتخابات هر نتيجه و پيامد بدی که داشت، اين نتيجه مثبت را نيز به بار آورد که پس از آن برخی از صاحب منصبان سابق نوشتند که از طريق صندوق های رأی ديگر نمی توان اصلاحاتی صورت داد و به دموکراسی رسيد. آری، دولت دموکراتيک محصول جامعه قدرتمند است. جامعه قدرتمند جامعه ای است که در آن افراد و گروه ها، بر اساس علائق، ترجيحات، و منافع و مشترکات خود سازمان می يابند. جامعه مدنی قدرتمند (برخلاف جوامع فاشيستی توده وار) جامعه ای است که در آن تنوع و تکثر واقعی موجود در جامعه در قالب نهادهای متنوع سازمان می يابد. تغيير و تحولات جدّی و بنيادين تنها از دل جامعه قدرتمندی که زير بار زور نمی رود برمی آيد.
حضور يک پارچه مردم در خيابان ها، و نافرمانی مدنی مسالمت آميز جوان ها يکی از دستاوردهای حرکت اخير است. اين حضور مهم اگر به شيوه های پوپوليستی صورت پذيرد به نتايج ماندگار و ارزشمندی نخواهد انجاميد. مهمترين هدف اين حرکت را نبايد در برکناری احمدی نژاد خلاصه کرد. هدف اصلی اين حرکت دستيابی به يک جامعه قدرتمند است. يعنی تنوع و تکثر واقعی جامعه، در انواع تشکل ها سازمان يابد ، رهبری برسازند،و با استراتژی و تاکتيک، اهداف و علائق خو را دنبال کنند.
اگر جامعه قدرتمند شود، در آن صورت گذر مسالمت آميز به دموکراسی امکان پذير خواهد شد. دموکراسی از پائين ساخته می شود. اصلاح از بالا در جايی امکان پذير است که قدرتمندترين افراد در ساختار سياسی اصلاحات از بالا را آغاز کنند(مانند اصلاحات سياسی گورباچف در شوروی، اصلاحات اقتصادی هواکوفنگ در چين). در جامعه ای چون ايران که قدرتمندترين فرد (يعنی سلطان) دشمن اصلی اصلاحات است، اصلاحات از بالا ناممکن است. انتخابات اخير نشان داد که سلطان نه تنها ورود معتقدان به نظام را به ساختار سياسی تحمل نمی کند، بلکه قدرتمندترين فردی را که در رهبر شدن او نقش کليدی بازی کرد هم برنمی تابد و می کوشد او را تحت لوای مبارزه با اشرافی گری، فساد و رانت خواری از ساختار سياسی حذف کند.
مردم و جوان ها رفته رفته به اين نتيجه رسيده اند که کار ديگری بايد کرد. آنان راه خود را از نيروهای سياسی برج عاج نشين جدا کرده اند. البته خامنه ای راه تصحيح خطا را به روی خود بسته است. وقتی خطا ها بزرگ، و شکست ها عميق باشد خطاکار راه تصحيح را بر خود می بندد. سلطان معجزه کرد و مار از صندوق آراء بيرون کشيد . فردای انتخابات عاشق معجزه خود شد و به سرعت تمام آن را تأييد و تصويب کرد. دو روز پس از انتخابات، معجزه خود را "اعجاز الهی" خواند. عوامل او دست به کار شده اند تا اين معجزه را تأييد کنند. برخی را با دلارهای نفتی می خرند، برخی را با وعده های قدرت، و برخی ديگر را از طريق تهديد و ارعاب به تبعيت وا می دارند. او برای آنکه به عقب نشينی های متوالی مجبور نشود بايد به هر طريق ممکن مردم را به خانه ها بازگرداند. بازگرداندن مردم به خانه ها به او امکان می دهد تا اهداف خود را تعقيب کند. به همين خاطر به مهندس موسوی می گويد:"جنس شما با اينگونه افراد[يعنی مردم حاضر در خيابان ها]متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پيگيری کنيد". هيچ فردی بدون پشتوانه مردم قدرتی از خود ندارد. اگر مردم به حضور همه جانبه خود ادامه ندهند سلطان امکان می يابد که حکومت وحشت را جايگزين نظام سلطانی کند.
مردم می توانند به اين رويداد به عنوان يک "فرصت تاريخی" برای قدرتمند کردن جامعه بنگرند. قدرتمند شدن جامعه بزرگترين دستاوردی است که اگر مردم بدان دست يابند با هيچ دستاورد ديگری قابل قياس نخواهد بود. در تاريخ ما استبداد پديده ای استثنايی نبوده است، تاريخ ما، تاريخ استبداد و سرکوب بوده است. اين واقعيت حاکی از آن است که استبداد با ادب و فرهنگ و دين و مذهب و روحيات و خلقيات ما سازگار بوده است. اگر چه بسياری از پيش شرط های اجتماعی گذار به دموکراسی در ايران وجود دارد، اما به صرف وجود پيش شرط های اجتماعی دموکراسی، و با يک اقدام خاص و منفرد نمی توان به دموکراسی گذار کرد. گذار به دموکراسی نيازمند مجموعه ای از اقدامات است، و اين اقدامات بايد نهايتاً به قدرتمند شدن جامعه بينجامد، و جامعه قدرتمند از جمله مهمترين ارکان گذر به دموکراسی است.
انتخابات اخير نيازمند کشف حقيقت است. اگر چه همگان می دانند که آرای مردم به دستور شخص رهبر صورت گرفته است. اما می توان و بايد با تشکيل کميته ای حقيقت ياب مرکب از چهره های ملی و مردمی اين واقعيت را علنی کرد و به اطلاع همگان رساند
اکبر گنجی
۲۵ خرداد ۱۳۸۸
کاش!
یرهیز از خشونت!
۲۴ خرداد ۱۳۸۸
شما چه فکر می کنید؟!
دو بیانیه از خامنه ای منتشر شده است. اما باید دید اگر هنوز زنده باشد کی در انظار عمومی ظاهر خواهد شد! حماقت تا این حد از او بعید می نمود و به نظر می رسد از سوی هم آنان که حمایتشان کرد رکب خورده و تحت کنترل و فشار است و یا به دنیای دیگر شتابانیده شده است! این فقط یک نظر است و از مسئولیت و رفتار مستبدانه اش البته نمی کاهد! اگر زنده است که باید جوابگوی دادگاه ملت باشد و اگر مرده که خودش می داند و دادگاه "عدل الهی" !
Protest against the coup d'état in Iran
The Iranian reform movement attempted to unite behind former Prime Minister Mir-Hossein Mousavi. The turnout was very high with around 85 percent of the electorate voting. Unofficial results from within the interim ministry report Mousavi the absolute winner with 54% of the votes with Mehdi Karoubi and Ahmadinejad with 31% and 13% ranked after Mousavi.
In total denial of Iranian people's choice, the Islamic Republic's officials announced Ahmadinejad to be the winner and Iranians are repressed by military forces.
Petition:
We Iranian people and supporters of democracy and freedom across the world request united nations to condemn the current coup d'état, support Iranians in their efforts for a fair election and restrain from accepting Mahmoud Ahmadinejad as the next president of Iran.
We ask the world leaders to insist on security of the opposition leaders--president elect Mir Hossein Mousavi, former presidents Mohammad Khatami and Akbar Rafsanjani and the former speaker of the Parliament Mehdi Karoubi.
Sign the petitionThe Protest against the June 2009 coup d'état in Iran petition to Secretary-General of the United Nations was written by iranelection2009 and is hosted free of charge at GoPetition.
SIGNE THE PETITION
کودتا شد
محسن مخملباف در مصاحبه با روز
حمله به ستاد اطلاع رسانی آقای موسوی در قیطریه،همزمان بود با اینکه از وزارت کشور به آقای موسوی خبر پیروزی در انتخابات راداده و به ایشان گفته بودند که این مسئله به آقای خامنه ای هم اطلاع داده شده است.بر اساس اطلاع مسئولان ستاد آقای خامنه ای هم در پاسخ گفته بود مانعی ندارد، فقط نحوه اعلام این خبر مدیریت شود. در نتیجه اعضای ستاد اقای موسوی که از این پیروزی خوشحال بودند، حمله به ستاد آقای موسوی را به عنوان عکس العمل و انتقام گیری شخصی جناح شکست خورده تلقی کردند نه برنامه ای برای شروع یک کودتا.
یکی دو ساعتی هم ارتباطات بین المللی اینها قطع بود و به همین دلیل مسئولیت اطلاع رسانی در این مدت به دوش من گذاشته شد که به دنیا اطلاع بدهم برنده این انتخابات، طبق اطلاع رسمی وزارت کشور و بر اساس آمارها، آقای موسوی است و انتخابات به دور دوم هم کشیده نشده است؛ حتی خبر این پیروزی به هنرمندان دیگر هم داده شد، از جمله خانم فاطمه معتمد آریا که خبر را از آقای موسوی شنیده بود و به این طرف و آن طرف خبر می داد که سبزها پیروز شدند.اما در حالیکه آقای موسوی بیانیه اش را می نوشت، یکباره فرماندهان سپاه با نامه ای از آقای خامنه ای در ستاد او حضور پیدا می کنند که در آن نوشته شده بود من نمی گذارم انقلاب سبز شما پیروز بشود.شکست احمدی نژاد، شکست من است. فرماندهان سپاه سپس به آقای موسوی می گویند:«شلوغ هم نکن».در این لحظه آقای مجید مجیدی که در کارهای تبلیغاتی آقای موسوی حضور داشته، به آقای کامبوزیا پرتوی می گوید که ناامیدشدم و ستاد راترک می کند و به خانه اش می رود.او گفته فردا صبح در تهران کودتا خواهد شد.
ما ابتدا تصورمان این بود که شاید این حتی کودتایی علیه خود اقای خامنه ای هم باشد، برای اینکه تایید اولیه و بعد تغییرنظرشان اسباب حیرت بود. به همین خاطر آقای کروبی،آقای خاتمی،آقای موسوی، یا حتی کسانی مانند آقای کرباسچی دنبال این بودند که بفهمند موضع رهبر چیست.شما اگر به سایت آقای کرباسچی بروید می بینید که نوشته اند شما هم مثل ما سکوت کنید؛ در حال مذاکره با رهبری هستیم. اما به هر جهت کودتا شد. اینها حتی اول قرار بود آرا را کم کم اعلام کنند و آن رادر حالت تعلیق نگاه دارند تا این مسئله به صورت شوک سیاسی برای طرفداران احمدی نژاد و شوکی خوشایند برای مخالفین وی درنیاید.به روزنامه ها هم اطلاع داده شده بود که حق ندارید در خبر برد آقای موسوی از واژه هایی مانند پیروزی استفاده کنید.در نتیجه یک دیدگاه این است که ظرف یکی دو ساعت آقای خامنه ای نظرش عوض شده باشد؛یک دیدگاه دیگر هم می گویدکه این بخشی از یک سناریوی مهندسی شده بوده برای آنکه اول از طریق کشاندن مردم به پای صندوق های رای،انتخابات را پیش ببرند ولی نتیجه از قبل معلوم بوده، برای همین هیچ رای باطله ای اعلام نشده است.حتی کسانی هستند که برای اینکه ببینند کار بالاخره چطور پیش می رود رای باطله به صندوق ها انداخته اند؛اما رای باطله آنها اعلام نشده است.مگر می شود در انتخاباتی آراط باطله وجود نداشته باشد؟
بر می گردیم به اینکه اقای موسوی اعلام کردند من برنده انتخابات و رئیس جمهور آینده ایران هستم و روز یکشنبه، روز جشن پیروزی خواهد بود.ستاد آقای موسوی هم از من خواستندکه به دلیل اینکه دستگاه های خبررسانی ستاد از کار افتاده و مسئولین ستاد هم در اثر حمله نیروهای نظامی مجروح شده اند ـ حتی تعدادی از هنرمندان هم مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند ـ و قیطریه هم در محاصره است،مسئولیت این خبررسانی رابه عهده بگیرم و چند نکته را به دنیااعلام کنم؛ اول اینکه برنده این انتخابات آقای موسوی با کسب اکثریت 70 آراست.دوم اینکه آقای موسوی از مردم خواسته این پیروزی را در روز تولد حضرت زهرا و روز مادر جشن بگیریم.نکته سومی هم که گفتن آن به عهده من گذاشته شد این بودکه به ستاد آقای موسوی حمله شده است و آنها تا مدتی نمی توانند اطلاع رسانی کنند.
*به نظر من اسم این حرکت فراتر از تقلب است؛ مردم ما الان بهت زده هستند و حالت کسانی را دارند که در روز 29 مرداد 1332 شاهد کودتا بودند. آنها هم متوقع بودندکه مصدق پیروز بشود ولی مصدق را از دست دادند. مردم ما الان در شوک هستند، ومن اسم این شوک راکودتا می گذارم. این فراتر از تقلب است.ما همه باید یکصدا فریاد بزنیم: کودتا شد. این کودتا البته به نفع استبداد نیست، برای اینکه اصل مهمی که برای من مطرح است این است که مردم ما پیروز شدند و توانستند استبداد را تاکنار دیوار عقب ببرندو حکومت مجبور شد از مشروعیت خود به علت استبدادبگذرد. تا پیش از این از نظر مردم ایران و جهان،کشور ایران در مقایسه با کشوری مانند عراق صدام که کاملا دیکتاتوری بود، یک جامعه نیمه دموکراتیک بود. مردم می گفتند با اینکه ما ولی فقیه داریم، شورای نگهبان داریم و ...همین که هنوز می توانیم رئیس جمهوری مثل خاتمی را در مقایسه با احمدی نژاد انتخاب کنیم، نشان می دهد که یک آزادی ها، انتخاب ها و یک حقوق نسبی وجود دارد،اما الان با این حرکت، کاملا به استبداد مطلق 28 مرداد برگشته ایم.
در حال حاضر مردم در یک حالت پرسش هستند و می خواهند یک صدای بلند واحد به آنها بگوید چه کنند. می دانید؛ ما انقلاب کردیم پشیمان شدیم؛اصلاحات کردیم، پشیمان شدیم. قهر کردیم، پشیمان شدیم؛ ولی قرار نیست این بار که با صندوق ها آشتی کردیم باز پشیمان بشویم. اگر پشیمان بشویم تنها یک راه باقی می ماند و آن انقلاب است. درنتیجه مردم می خواهند بدانند که باید کدام حرکت را انجام دهند.در واقع من تصور می کنم اگر آقای موسوی، آن طور که قول داده عقب نکشدو بتواند صدایش را به گوش مردم برساند، باید حرکتی هماهنگ انجام داد، نه حرکت های کور فردی، نه حرکت های پوپولیستی که نتیجه اش حتی می تواند به نفع استبداد تمام شود، بلکه حرکتی واحد. برای این کار بایدتمام مراجع تصمیم گیری، صنف های هنرمندان،گروه های دانشجویی، زنان و تمام اقشاری که با هم یک اتحاد و اتفاق نظرهایی دارند، با هم حرکت هایی را شروع کنند که معنی آن مخالفت با این کودتا باشد. من فکر می کنم مابه یک صدای بلند واحد احتیاج داریم. در این ماجرا نکته آموزنده ای که برای ما وجود داشت، تظاهرات میلیونی سبزهابود. در ستاد اقای موسوی می گفتند ما از این تظاهرات به هیچ وجه خبر نداشتیم ؛فقط اس ام اس هایی در این مورد گرفتیم.بعد وقتی می روندببینند چه خبر است،می بینند میلیون ها مردم با نشانه های سبز در حال حرکت هستند.یعنی مردم از طریق اس ام اس، مثل قطرات اقیانوسی که تا حالا از هم جدا بودند، به هم پیوند خوردند و خواست مدنی خویش رابا رنگ سبز به نمایش گذاشتند.کار به آنجا رسیدکه فرض کنید هنرپیشه سرشناس و محبوب ایران، خانم هدیه تهرانی با یک پرچم سبز در خیابان بود و مردم دنبالش بودند. رنگ سبز به معنای این است که این مردم قصد خشونت ندارند،خواستار یک حق طبیعی هستند؛ خواستار این هستند که حداقل مسئول اجرایی راکه روش هایش را قبول ندارند، از بین خودشان انتخاب کنند.
*به نظرم حکومت فضای ارعاب راه می اندازد. در واقع پیام اخیر خامنه ای که « طعم شیرین پیروزی را با حرف ها و افکارتان تلخ نکنید»، تهدید مستقیم مردمی بود که در واقع به کاندیدای دیگری رای داده اند .اگر اکثریت مردم به آقای احمدی نژاد رای دادند،اینها چرا انقدر از اینکه مردم به خیابان ها بریزند و جشن پیروزی بگیرن، نگرانند؟خب، این اکثریت به خیابان می آمد و اقلیت هم جرئت نمی کرد به کاری دست بزند. اینها نگرانند و تهدید می کنند،چون اصل قضیه چنین نیست. در این فضا طبا مردم هم دچار بهت هستند ولی این بهت باید به ایمان و به از دست نرفتن انرژی تبدیل شود.ما به جایی رسیده ایم که دیگر نه مردم جای عقب رفتن دارندو نه استبداد می تواند عقب بکشد. مردم اگر عقب بروند، کشور باید تاریخش را فراموش کند.ما به صداهای یکپارچه ای نیاز داریم که فریاد بزنند کودتا شده.البته الان رهبری جامعه ایران به عهده کاندیدایی مثل موسوی گذاشته شده، یاآقای خاتمی که کنارش هست و هنرمندان و دانشجویان.حال باید دنبال کنیم و ببینیم که آیا آقای موسوی جرئت مدنی مصر بودن بر سر این مسئله رادارند.من در آخرین ملاقاتی که قبل از خروج از ایران با آقای خاتمی داشتم به ایشان گفتم شما از جامعه مدنی سخن می گویید، در حالیکه ما نیازمند جرئت مدنی هستیم.مردم ما جاهل نیستند که بخواهند اگاه بشوند؛ تک تک مردم در این انتخابات می دانند که به چه کسی رای دادند. هر کس باید از خودش بپرسد من به چه کسی رای دادم و چه کسی از صندوق درآمد.از کنار دستی اش بپرسد به چه کسی رای داد و از صندوق نام چه کسی درآمد. حکومتی که پذیرفت مشروعیتش را از دست بدهد و به حالت حکومت نظامی، مردمی را که 30 سال دنبال خود کشیده بود،کنترل کند، باید بداندکه از دید این مردم بزرگترین گناه این حکومت دروغگویی است؛امری که حتی می تواند به دینداری مردم ضربه اساسی بزند. در هر حال به نظر من در این شرایط مردم باید در حرکتی مدنی، فریادشان را به دنیا برسانند.به طور مثال حالا که امکان فرستادن اس ام اس نیست، با تلفن. هر کس می تواندتلفن کوتاهی به دیگری بزند؛ جملات کوتاهی بگوید؛ خلاصه باید راه های مدرنی را برای اعتراض پیدا کرد.
به نظرم کسی که این توهم را ایجاد کرده بود که رهبر تمام ملت است، امروز خود را در حد رهبر اقلیت و نفر اصلی پشت اقای احمدی نژاد پایین آورده است.امروز همه فهمیده اند که احمدی نژاد فقط سخنگوی این حکومت و نفر اول آقای خامنه ای است؛ دنیا هم نباید بپذیرد که اینها نماینده مشروع ملت ایران هستند. من به صدای بلند اعلام می کنم که رئیس جمهور مردم ایران، طبق ارای رسمی اقای موسوی است و آقای احمدی نژادرئیس جمهورغیرقانونی ایران است و باید از قدرت کنار برود.
متن کامل در روز
در اعتراض به نتایج انتخابات
در اعتراض به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد و سرکوب مردم ايران، دانشجویان ایرانی و غیر ایرانی به همراه دیگر ایرانیان ساکن لسآنجلس فردا یكشنبه رو به روی ساختمان فدرال جمع خواهند شد. این حركت در راستای همبستگی با دیگر گروههای دانشجویی ایرانی در سراسر دنیاست و به هیچ گروه و حزب خاصی منحصر نیست.
Date:Sunday, June 14, 2009
Time:11:00am - 12:00pm
Location:Westwood Federal Building
Street:Wilshire and Federal
۲۳ خرداد ۱۳۸۸
به رهبران کشورهای جهان
دوست گرانقدر، آقای عبدالقادر بلوچ ییشنهاد کرده است متن نامهای کوتاه را تنظیم و برای امضا و فرستادن به رهبران جهان در اختیار همه بگذاریم. مثلاً چنین چیزی:
خطاب به رهبران کشورهای جهان
عالیجنابان
ما امضاء کنندگان این نامه در حمایت از تظاهرات میلیونها نفر از هموطنانمان که آراء آنها با تقلب به نفع کاندیدای مد نظر روحانیت حاکم دزدیده شد از شما درخواست داریم از پذیرفتن و تبریک گفتن به رئیس جمهوری دروغین که هم اکنون به سرکوبِ مردمِ معترض، در خیابانهای کشورمان با خشونت تمام عمل میکند خودداری فرمایید.
مملکت ما در گذر به سوی دموکراسی در شرایط حساسی است و ملتهایی را که به این مبارزه احترام میگذارند به خاطر خواهد سپرد.
عبدالقادر بلوچ
یوشش ویژه خبری نازخاتون از یس از انتخابات
آن که باید یوزش بخواهد
آن که باید از ملت شریف ایران یوزش بخواهد کیست؟ چه کسی باید از این نسل آخری ها که به شور و هیجان وصف نایذیر گلو یاره کردند و با سینه ای ستبر به یهنای یاکی شان به میدان انتخابات دروغین شتافتند عذرخواهی کند؟ وابستگان درجه یک و دو نظام که تثبیت مشروعیت نظام را در سر می یروراندند و به آن هم رسیدند! این نامزد های رکب خورده هم که همین امروز و فردا به نفع نظام و به ییروی از عقبه ی خود خاتمی عقب خواهند نشست و تسلیم ولایت خواهند شد! که البته امیدواریم به معجزه ای لابد الهی! نشوند و ادامه دهند!
اما! از تحریم خسته شدگانی که _ به اشتباه و فریب فریبکاران _ گناه آمدن احمدی نژاد را در دور قبل بر گردن خود می دیدند و این بار خواستند که او نیاید و به رای رنگ، رای دادند باید به سهم خود، از خود، از تحریم گرانی که یای بر ایستادن در برابر حاکمیت ضد دموکراسی فشردند و تهمت ها را به جان خریدند، و از ییشگاه ملت شریف فریب خورده از همه سوی بازی شرمنده باشند و یوزش بخواهند!
حال باید دید کدام دیدگاه مدنی تر و کدامین روش خطرناک تر بود؟تحریم و حرکت های اعتراضی مدنی یا شرکت در انتخابات و باقی ماجرا! کاش این روند به خشونت نیانجامد و کاش گرگان نظام جز همدیگر را یاره یاره نکنند!اگر نه بیچاره ملت! و این نسلی که از انقلاب و عواقب وحشتناکش هیچ نمی داند!
با این همه، اگر قرار بر ایستادگی در برابر تقلب و فریب حکومت باشد، در کنار دوستان سبزیم و هم صدا در برابر متقلبان!
۱۶ خرداد ۱۳۸۸
بد، بدتر، بدترین!
در حاشیه ی مناظره های اخیر انتخاباتی
مناظره های اخیر، کوس بی لیاقتی نامزدها را از بام صدا و سیما به زیر انداخت! احمدی نژاد، با آن نگاه شیطانی و کریه اش، بی حیایی و یرده دری، بی احترامی و در چشم نگاه کردن و مثل آب خوردن _ بی شرمانه _ دروغ گفتن، فاتحه ی خود را خواند!
اما میر حسین موسوی هم که حرف هایش را نیمه می گذاشت و قورت می داد،گرچه اخلاقی بودنش در برابر بی شرمی مثل احمدی نژاد مثال زدنی است، اما سستی در کلامش در شان یک رئیس جمهور نبود! با آن همه به اصطلاح و چیز چیز کردن!
احمدی نژاد بی یک روده ی راست، این یکی را راست گفت و این که کروبی در حد و اندازه ی یک رئیس جمهور نیست! کروبی کاملا آچمز شده بود در برابر وقاحت احمدی نژاد! هر چند مثل موسوی سکوت نکرد و در ظاهر کم نیاورد اما حقیقت آنست که ضعیف تر از آن ظاهر شد که در شان یک کاندیدای ریاست جمهوری است !
آن چهارمی که به اصطلاح میر حسین موسوی، چیز است! نخودی است و ارزش حرف زدن ندارد!
از همه ی این ها هم که بگذریم، بماند که با احترام به دوستان تحریم چی سابق که هنوز هم _ با دیدن مناظره ها ی انتخاباتی _ بر انتخاب بین بد و بد تر _ اصرار می ورزند، شرکت در انتخابات ، تایید بدترین است! همان نظام ولایت مطلق فقیهان!
دوستان، خودمان را گول نزنیم! گیرم که بین بد و بدتر، بد آمد! با بدترین که آن بالاست چه می کنید؟!
سیانور انتخابات!
اگر رای دادی!
در نظام شتر گاو یلنگ جمهوری اسلامی،اگر قرار باشد ابوزیسیون باشی و از تحریم دلسرد شوی. نگران آینده کشور باشی، و هی برای تحریم نکردن دلیل بتراشی و بگویی برای تحریم دلیل محکم نیافته ای اما الترناتیوی هم به جای تحریم برای توقف نظام نیابی! آن وقت است که قاط می زنی و دوباره گول ( در واقع مثل چریک های دم تیغ دژخیم، سیانور انتخابات را) می خوری و می روی که رای بدهی! به چه؟ به مشروعیت نظام! به که؟
به که؟! چه عرض کنم! بهتر است بروی و روی برگه رای بنویسی:
سردار میر محمود کروبی! یک تیر و چهار نشان! این طوری هم بر استحکام نظام بیشتر می افزایی و هم دل امام و رهبر و خودی و غیر خودی و چب و راست و ملی مذهبی و توده ای و چریک و مشروطه خواه و جمهوری خواه و البته اصلاح طلب و اصولگرا و بقیه را اجمعین شاد می کنی!
۱۵ خرداد ۱۳۸۸
۱۲ خرداد ۱۳۸۸
نامه سرگشاده اکبر اعلمی به خامنه ای
اکبر اعلمی، که صلاحیتش برای نامزدی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران رد شده است، در نامه سرگشاده ای به علی خامنه ای، شجاعانه، از آنچه تضعیف جمهوریت نظام خوانده ابراز نگرانی کرده است. حق آن بود چنین نامه ای را خاتمی و نامزد به اصطلاح اصلاح طلب کروبی و آن سید اصولگرای اصلاح طلب که هنوز گیر تذبذب میان اصول و اصلاحات است، خطاب به رهبر می نوشتند.
باز هم اکبر اعلمی! :
"نظر به اینکه نه شما معصوم و والاتر از علی(ع) هستید و نه من عاصی و فروتر از آن یهودی و اعراب بدوی می باشم و هر دو عبد خدا و از جنس خاکیم و دیر یا زود به اصل خویش باز خواهیم گشت، بدین سبب در وهله نخست در مطلع نامه ام شما و خود را بنده خدا خطاب کردم تا در نگارش این نامه مشفقانه دچار لکنت زبان و لغزش قلم نگردم و ... به عنوان یک شهروند صاحب حق در این نامه شکوه و دغدغه هایم را با شخصیتی در میان نهم که قدرت مطلقه را در کشورم در اختیار دارد."
.....
"اعمال ولایت مطلقه فقیه و ارکان تحت امر ایشان تنها در چارچوب حقوق و آزادی های بلامنازع و غیر قابل سلب مردم معتبر می باشد و لاغیر. لذا هیچکس مطلقا نمی تواند آزادی های مشروع و مصرح در قانون اساسی و حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود را از انسان سلب کرده و یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد."
.....
"بدون شک تغییر وضع موجود با هدف دستیابی به وضعیت مطلوب و دلخواه مردم، در بدو امر مستلزم این است که در یک انتخابات و یا همه پرسی امکان مستولی شدن اراده جمعی ملت ایران بر اراده قدرت قاهره و فائقه ای که بر کشور حکومت می کند مهیا شود ...، این وضعیت زمانی رخ خواهد داد که مردم بجای ناگزیر شدن به انتخاب کاملا محدود و معطوف به سوگلی های حکومتی و عناصر دستچین شده موجود در سبد کوچک حاکمیت، آزادانه قادر به استفاده از حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن در یک انتخابات کاملا آزاد و مدنی در دامنه ای به وسعت میان بدترین تا عالی ترین گزینه های موجود باشند."
.....
"اگر برخوردهای قیم مابانه و تصمیم گیری کمتر از ۱۲ نفر به جای ۷۰ میلیون نفر و محدود کردن انتخاب یک ملت بزرگ به اراده و تصمیم شورای نگهبان و دستچین شدگان این نهاد، سلب کردن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دادن آن نیست، چه معنا و مفهوم دیگری می تواند داشته باشد؟"
.....
"شاید تنها جرم امثال بنده این است که در دوران خدمت و خصوصا هشت سال نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی بجای سرسپردگی در برابر ارکان قدرت تنها سخنگوی مردم بوده ایم و سخنان فرو خورده آنان را بر زبان جاری ساخته ایم و فقط برای آنان گریبان چاک داده ایم و اگر این است یقین بدانید تا زنده ام هرگز خفت سر فرود آوردن در برابر قدرت های زیاده خواه را بجان نخواهم خرید."
.....
"اگر اسباب رنجش خاطر شما را فراهم نمی سازد باید به این واقعیت تلخ اشاره کنم که مهمترین تفاوت میان شما و قدیسان صدر اسلام که خود را ادامه دهنده راه آنها می دانید در این است که قدیسان مذکور و بسیاری از حواریون آنها نه تنها هرگز عدالت را به پای مصلحت ذبح نکردند بلکه خود را نیز شهید راه عدالت کردند تا عدالت با همه زیبائی هایش پابرجا بماند، اما در کمال تاسف مشاهده می شود که شورای نگهبان منصوب شما چنان بی پروا و تبعیض آمیز عمل می کند که به نظر می رسد در چالش میان عدالت و مصلحت، همواره عدالت باید به پای مصلحت قربانی شود تا شاید از این طریق چند صباحی هم منافع و تمنیات بعضی از افراد و گروه های مورد نظر تامین شود."
.....
"جناب آقای خامنه ای مقام محترم رهبری! از آنجا که جنابعالی بر مسند ولایت مطلقه فقیه تکیه زده اید و قدرت لایتنهاهی در دستان شما متمرکز شده است، قهرا مسئولیت هرگونه انحراف شورای نگهبان از قانون اساسی و آرمان های نخست انقلاب و به مخاطره افتادن جمهوریت و اسلامی بودن نظام و ظلمی که این شورا در حق مردم روا می دارد متوجه شخص شماست و این امر می تواند در تنافر با برخی از شرایط و صفات رهبر به شرح مذکور در اصول ۱۰۹ و ۱۱۱ قانون اساسی قرار گیرد."
......
نامه سرگشاده یک بنده خدا ،به بنده دیگر خدا مقام محترم رهبری!