اکبر اعلمی، که صلاحیتش برای نامزدی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران رد شده است، در نامه سرگشاده ای به علی خامنه ای، شجاعانه، از آنچه تضعیف جمهوریت نظام خوانده ابراز نگرانی کرده است. حق آن بود چنین نامه ای را خاتمی و نامزد به اصطلاح اصلاح طلب کروبی و آن سید اصولگرای اصلاح طلب که هنوز گیر تذبذب میان اصول و اصلاحات است، خطاب به رهبر می نوشتند.
باز هم اکبر اعلمی! :
"نظر به اینکه نه شما معصوم و والاتر از علی(ع) هستید و نه من عاصی و فروتر از آن یهودی و اعراب بدوی می باشم و هر دو عبد خدا و از جنس خاکیم و دیر یا زود به اصل خویش باز خواهیم گشت، بدین سبب در وهله نخست در مطلع نامه ام شما و خود را بنده خدا خطاب کردم تا در نگارش این نامه مشفقانه دچار لکنت زبان و لغزش قلم نگردم و ... به عنوان یک شهروند صاحب حق در این نامه شکوه و دغدغه هایم را با شخصیتی در میان نهم که قدرت مطلقه را در کشورم در اختیار دارد."
.....
"اعمال ولایت مطلقه فقیه و ارکان تحت امر ایشان تنها در چارچوب حقوق و آزادی های بلامنازع و غیر قابل سلب مردم معتبر می باشد و لاغیر. لذا هیچکس مطلقا نمی تواند آزادی های مشروع و مصرح در قانون اساسی و حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود را از انسان سلب کرده و یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد."
.....
"بدون شک تغییر وضع موجود با هدف دستیابی به وضعیت مطلوب و دلخواه مردم، در بدو امر مستلزم این است که در یک انتخابات و یا همه پرسی امکان مستولی شدن اراده جمعی ملت ایران بر اراده قدرت قاهره و فائقه ای که بر کشور حکومت می کند مهیا شود ...، این وضعیت زمانی رخ خواهد داد که مردم بجای ناگزیر شدن به انتخاب کاملا محدود و معطوف به سوگلی های حکومتی و عناصر دستچین شده موجود در سبد کوچک حاکمیت، آزادانه قادر به استفاده از حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن در یک انتخابات کاملا آزاد و مدنی در دامنه ای به وسعت میان بدترین تا عالی ترین گزینه های موجود باشند."
.....
"اگر برخوردهای قیم مابانه و تصمیم گیری کمتر از ۱۲ نفر به جای ۷۰ میلیون نفر و محدود کردن انتخاب یک ملت بزرگ به اراده و تصمیم شورای نگهبان و دستچین شدگان این نهاد، سلب کردن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دادن آن نیست، چه معنا و مفهوم دیگری می تواند داشته باشد؟"
.....
"شاید تنها جرم امثال بنده این است که در دوران خدمت و خصوصا هشت سال نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی بجای سرسپردگی در برابر ارکان قدرت تنها سخنگوی مردم بوده ایم و سخنان فرو خورده آنان را بر زبان جاری ساخته ایم و فقط برای آنان گریبان چاک داده ایم و اگر این است یقین بدانید تا زنده ام هرگز خفت سر فرود آوردن در برابر قدرت های زیاده خواه را بجان نخواهم خرید."
.....
"اگر اسباب رنجش خاطر شما را فراهم نمی سازد باید به این واقعیت تلخ اشاره کنم که مهمترین تفاوت میان شما و قدیسان صدر اسلام که خود را ادامه دهنده راه آنها می دانید در این است که قدیسان مذکور و بسیاری از حواریون آنها نه تنها هرگز عدالت را به پای مصلحت ذبح نکردند بلکه خود را نیز شهید راه عدالت کردند تا عدالت با همه زیبائی هایش پابرجا بماند، اما در کمال تاسف مشاهده می شود که شورای نگهبان منصوب شما چنان بی پروا و تبعیض آمیز عمل می کند که به نظر می رسد در چالش میان عدالت و مصلحت، همواره عدالت باید به پای مصلحت قربانی شود تا شاید از این طریق چند صباحی هم منافع و تمنیات بعضی از افراد و گروه های مورد نظر تامین شود."
.....
"جناب آقای خامنه ای مقام محترم رهبری! از آنجا که جنابعالی بر مسند ولایت مطلقه فقیه تکیه زده اید و قدرت لایتنهاهی در دستان شما متمرکز شده است، قهرا مسئولیت هرگونه انحراف شورای نگهبان از قانون اساسی و آرمان های نخست انقلاب و به مخاطره افتادن جمهوریت و اسلامی بودن نظام و ظلمی که این شورا در حق مردم روا می دارد متوجه شخص شماست و این امر می تواند در تنافر با برخی از شرایط و صفات رهبر به شرح مذکور در اصول ۱۰۹ و ۱۱۱ قانون اساسی قرار گیرد."
......
نامه سرگشاده یک بنده خدا ،به بنده دیگر خدا مقام محترم رهبری!
۱۲ خرداد ۱۳۸۸
نامه سرگشاده اکبر اعلمی به خامنه ای
. سام الدين ضيائی . ۱۴:۳۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
مطالب به حق صحیح و قابل ستایش است ولی موفعیت خاتمی اجازه اتخاز چنین موضعی را نمی دهد خاتمی یک سرمایه فکری و نوستالوژی یک ملت است
ارسال یک نظر